ویدو بالا جوریه که لوتن تو خونه دنبال هری راه میفته 🥰🥺
خب خب خب
آقا من خودم این قسمتو خیلی دوست دارم و طولانیه امیدوارم شما هم لذت ببرید
یه حقیقتی رو بگم؟ دلم برای کتاب قدیمی تنگ شده کامنتا خدا بودن . یه سری بچه ها نیستن دیگه واتپد ولی حرفاشون برام به یادگار مونده بود.
فقط دلم میخواد برگرده کتاب 🙃
ووت و کامنت یادتون نره.
.
.
._بگو شکلات
_بگو لوتن
_بگو می سی سی پی
_بگو کاتونیا
_بگو چیپس
صدای جیغ لوتن باعث شد هری بلاخره خفه بشه
این کار هر روزش شده بود از وقتی از خواب بیدار میشدن تا وقتی که دوباره به خواب برن، کلمه ها و جمله های مختلف رو میگفت و از لوتن میخواست که تکرارشون کنه.
البته که لوتن از زیر اکثرشون در میرفت اما وقتی هری برای فنجون شیر گرمش و شکلاتش گرو کشی میکرد...
مجبور بود اون کلمه مورد نظر رو دست و پا شکسته تحویل پسر فرفری سیریش بده تا به چیزی که میخواد برسهالبته بیشتر کلمه ها واقعا براش سخت بودن و اون نمیتونست زبونش رو درست بچرخونه و اونا رو بیان کنه و هریم وقتی میدید لوتن واقعا نمیتونه اون کلمه رو بگه دیگه اذیتش نمیکرد.
وهری فهمیده بود که تنها چیزی که لوتن نیاز داره اعتماد به نفسه.
اون لازم داشت بدونه و باور کنه که حتی اگه کلمه ایی رو اشتباه بگه قرار نیست اتفاق بدی بیفته یا هری مسخرش کنه
همین که اون اعتماد به نفس لازم رو نداشت و جلوی خودشو میگرفت مهمترین دلیلی بود تا الان نتونسته بود حرف بزنه
و هری داشت روی این موردم کار میکردهری دستشو بالاتر گرفت و بسته چیپس رو از لوتنی که داشت کم کم عصبانی میشد دور کرد
_اسمشو بگو تا بهت بدمش
لوتن بپر بپر میکرد تا به بسته مورد علاقش برسه و هری هر دفعه بالاتر میگرفتش
_بگووو... لطفا...خودم شنیدم داشتی براش شعر میخوندی
اره لوتن برای هرچیزی که دوست داشته باشدش شعر میخونه البته نه شعری که از کلمات تشکیل شده باشه
مثل شعرایی که بچه ها قبل از حرف زدن میخونن پر از آوا و سرو صدا بدون مفهوم اما شیرین!+جیسپ ؟
لوتن با شک و تردید و صدای ارومی گفت و با چشمای درشتش به هری زل زد_چیپس درسته ولی من عاشق این مدلی که تو صداش میزنی شدم
هری مهربون گفت
DU LIEST GERADE
Louten~[L.S]
Fanfictionیه اتفاق ساده و کوچیک باعث شد زندگی هری برای همیشه تغییر پیدا کنه . چه خوبه که از اتفاق های ساده و کوچیک ساده رد نشیم. این شما و این داستات زندگی هری و هم خونه جدیدش هم خونه ایی که از یک جعبه کفش کنار خیابون ، راه به آغوش گرم هری پیدا کرد. به زندگی...