سرش رو همراه با موسیقی حرکت میداد
سیگار رو کمی از لب هاش فاصله داد و به مسیر دود خارج شده نگاه کرد
صدای آهنگ رو بالا برد و به سیگار کشیدنش ادامه داد.
خواست با آهنگ همخوانی کنه که به سرفه افتاد.
یونگی پنجره رو باز کرد و گفت:" حداقل پنجره رو باز کن خفم کردی"
تهیونگ که جز صدای آهنگ چیزی نمیشنید دستش رو به معنای "چی میگی" تکون داد و دوباره نگاهش رو از یونگی گرفت.
یونگی همونطور که پاهاش رو روی میز مقابلش دراز کرده بود، جواب تکست جیمین رو داد و گفت:" فک نمیکنی یه پاکت کافیته؟
هوی با توعم! "
بلند شد و هندزفری رو از گوش تهیونگ خارج کرد:" این فاکی رو از تو گوشات دربیار ببین چه کوفتی دارم میگم"
تهیونگ نگاه بی حوصله ای انداخت و گفت:" خب؟ چه کوفتی میگی؟"
یونگی پوزخندی زد:" گفتم کمتر سیگار بکش.. سه تا پاکت؟ میخوای بمیری؟ "
تهیونگ که ناامید بود و حرف تکراری میشنید دوباره هندزفری رو داخل گوشش گذاشت:" یادمه فرصت ناهار تا ساعت یک بود.. دیگه باید برگردی سر کارت"
یونگی سریع به ساعت نگاه کرد:" بیست دیقه مونده هر وقت ساعت یک شد بیرونم کن"
تهیونگ سرش رو تکون داد:" اوکی.. منتظر میمونم"
یونگی نگاهی کرد:" ناهار نخوردی"
-"میدونم"
-"سیگار که جای ناهارو برات پر نمیکنه.. میکنه؟! "
تهیونگ ته سیگارش رو عصبی روی لبه ی پنجره فشرد و گفت:" چرا به جای اینکه بهم گیر بدی فقط دهنتو نمیبندی؟ خیلی سخته دو دیقه حرف نزنی؟ "
یونگی چشمای گربه ایش رو جمع کردو گفت:" چون یازده ساله رفیقتم؛ چیه فکر کردی ولت میکنم؟"
تهیونگ "اهان" گفت و ادامه داد:" مرسی بابت رفاقتت ولی انقد به پروپام نپیچ"
-" تا کی میخوای اینطوری ادامه بدی؟ "
تهیونگ دوباره سیگار روشن کردو گفت:" ببین.. امروز مودم واقعا داغونه.. واقعا میگم..."
و به سرفه افتاد.
یونگی دستش رو تکون داد تا دود سیگار اذییتش نکنه:" امروز؟ تو هرروز همینی.. زندگیت دو ساله که انقد سگیه.. "
-" اوکی میدونم.. دوسشم دارم.. این شکل زندگی مورد علاقمه
چرا امروزو برای گیر دادن انتخاب کردی؟"یونگی هردو ابروش رو بالا انداخت:" عو دوسش داری؟ اگه میگفتی استریتی راحت تر باورم میشد.
بعد از دعوات با رئیس کیم دیدم باید باهات حرف بزنم "
YOU ARE READING
luv me again.
Fanfiction(متوقف شده) - غم زیباست و منشأش مقدس. کیم تهیونگ. - ژانر: رمنس، درام، اکشن، برشی از زندگی. - کاپل: ویکوک، یونمین، نامجین. start: 2020, october 13. (درحال ویرایش...)