مرگ ناگهانی کارمند واحد نقشهکشی برای چانیول شوک بزرگی بود. چوی کیوهیون مرد میانسال و بیگناهی که دو روز پیش بطرز نامعلوم و مشکوکی به قتل رسیده بود اما نه محل قتل پیدا بود، نه قاتل و نه جنازهی مقتول! زنش و دختربچهاش عزادار و ترسیده به شرکت اومده بودن و درخواست ملاقات با چانیول رو داشتن چون دوشب پیش، ینفر بهشون زنگ زده بود و گفته بود تنها گناه همسرش این بوده که زیادی سرش میجنبیده و بهتر بوده اصلا تو سیستم پارک چانیول نمیبوده، و خانوادش اگر میخوان جنازشو تحویل بگیرن، بهتره چیزی به هیچکس نگن و فقط منتظر بمونن وگرنه خودشونم به عاقبت چوی کیوهیون دچار میشن.
خانم چوی وحشت کرده بود اما اعتماد و احترام خاصی برای چانیول قائل بود چون بطور کلی پارک چانیول ناجی و حامی تکتک کارمنداش و خانوادههاشون محسوب میشد و محبوبیت مردمی اولین و بزرگترین داراییش بود. پس خانم چوی اومده بود تا از خود چانیول بشنوه که توی مرگ شوهرش دست نداشته و بین گریه زاریهاش ازش برای پیدا کردن قاتل، تامین امنیتشون و گرفتن انتقام شوهرش کمک بگیره. و چانیول، حقیقتا خشمگین و آشفتهتر از چیزی بود که نشون میداد و عقربهی جنونسنجش داشت به قسمت قرمز نزدیک میشد. بازم کسی بخاطر اون مرده بود و باید جوابگو و حلال موضوع میبود. اینبار دیگه چرا؟ اینبار چهکسی پشت قضیه بود؟
بعداز ظهر بود و چانیول بلافاصله بعداز ملاقات با خانوادهی چوی، جلسه فوری با معاوناش ترتیب داده بود و مهم نبود که اونا از خودش بزرگتر، سابقهدار تر یا شوکهتر بودن، چون چانیول با فریاد پروندههای روی میزشو پرت کرده بود و گفته بود توی موقعیتی که اون داره، اگر این موضوع به بیرون درز کنه مخصوصا بعداز ماجرای پارسال که شخصا بهسختی تونسته بود ساکتش کنه، ممکنه تمام اعتبار گروه PRK زیر سوال بره. معاوناش یعنی حتی مین تهچو از چیزی که درمورد مرگ اون کارمند بیچاره که عملا یه توطئه علیه شرکتشون بود جا خورده بودن اما واقعا نمیفهمیدن کشته شدن یه کارمند به این شکل مبهم و اون توضیح به خانواده مقتول، چه معنی یا پیامی میتونه داشته باشه. هدف دشمن چی بود؟
چانیول بعداز جلسه همراه چولوو و خانم اوه به اتاقش برگشت و بخاطر تمام بیخوابی دیشب، شوک امروز و فریادهایی که توی جلسه زده بود، همراه بطری آب روی میزش قرص فشارشو خورد. چولوو که تمام مدت در پس ذهنش سعی کرده بود این ماجرارو تحلیل کنه، قدمی سمت رئیسش جلو اومد:« درسته که خانم چوی بخاطر خواستهی شما قبول کرده تا برای پیگیری از طریق پلیس اقدامی نکنه و این موضوع رو به خودتون بسپره اما به عنوان خانوادهی شاکی و مقتول، حق داره خواهان عدالت و توضیح باشه» زن موکوتاه و کتدامنی با جدیت سر تکون داد:«همینطوره، باید در اولین فرصت بفهمیم کی پشت این قضیست قربان»
KAMU SEDANG MEMBACA
Juliet Roses (COMPLETED)
Fiksi Penggemarسر موضوعات اساسی دعوا میکردن اما خیلی آسون آشتی میکردن. آخرشب بهم فحش میدادن و فردا صبح با یه سکس اوکی میشدن. انگار وقتی لخت و خوابآلود زیر ملحفه دراز کشیدی و پچپچ میکنی "ببخشید"، "هرچی تو بگی"، "دوستت دارم" خیلی راحتتره. تمام دفاعیات و توجیهات ب...