Part 1

432 111 10
                                    

•~哟' Start

صدای بلند اهنگ. نورپردازی هایی که گهگاهی چشمش رو میزد. پرده نمایش بزرگی که عکس دی جی رو انداخته بودن روش و بوی تند الکل و مشروبات الکلی که تو اونجا و دست تک تک افراد میشد دید و دود زیادی که ناشی از سیگارهاشون بود و تموم فضارو یکجا پر میکرد...

ترس.. استرس..
خب قطعا اونجا جایی نبود که بخواد همچین حسای عجیبی رو داشته باشه. بیشتر باید مثل بقیه تا حد جنون میرقصید و خوش میگذروند ولی دست خودش نبود. استرس بدی افتاده بود به جونش و هی داشت ناخونهاش رو میجوید. اگه.. اگه یوقت یکی از کارمند های شرکت پدرش اونو اونجا میدید چیکار میکرد؟ خب قطعا میرفت و میذاشت کف دست پدرش و تمام. جونمیون دیگه حق رفت و آمد با دوستهاش رو هم نداشت. شایدم درست بود اینجا جایی نبود که دانش آموز سال اول دبیرستان بخواد برای خوشگذرونی بیاد. اونهم با دوستهاش که هیچکدوم مورد قبول خانوادش نبودن. همشون رفته بودن سراغ نوشیدنو بعد رقصیدن و هیچکدوم به قولی که به پسرک داده بودن عمل نکردن. قول داده بودن که مراقبش باشن کنارش باشن و نذارن تنها باشه ولی الان هر لحظه بیشتر از قبل داشت از افرادی که وسط استیج میرقصیدن ضربه میخورد. فقط ترجیح داد راهش رو باز کنه و بره کنار و کار اسونی هم بود. افراد مست رو به اطراف هل میداد تا راهش رو بسازه و ازونجا رد بشه ولی همین که حس کرد فردی افتاده تو بغلش تموم تنش یخ زد. مرد مست خودش و تموم وزنش رو کامل روی تن ظریف جونمیون انداخته بود و فقط نفس نفس میزد.

- هی.. آقا؟ حالتون خوبه؟

- ن.. نه

لب پایینش رو برد توی دهنش و تند تند میجویدش. چیکار باید میکرد؟ باید مرد رو میبرد پایین یا.. اصلا کار دیگه ای میتونست بکنه؟ نمیشد یهو هلش بده و بندازتش رو زمین تا بتونه فرار کنه نه جونمیون دل و جرعت همچین کاریو نداشت واقعا.. هیکل مرد از خودش خیلی بزرگتر بود و اگه جونمیون رو میگرفت.. خب نمیدونست چه بلایی ممکنه سرش بیاد احتمالا با بازوهای ورزیده گردنش شکسته میشد یا خفش میکرد و بانیه ترسوی ما هم اینو به هیچ وجه نمیخواست.

- می..میشه از روی من بلند شین؟

- نه

جونمیون میخواست جیغ بزنه یه جیغ خیلی خیلی خیلیییی بلند.

- لطفا.. میخوام برم.

- منو هم ببر.

- ولی من زورم نمیرسه.

- مهم نیست.

- و..ولی نمیتونم

عجیب بود ولی با همین مکالمه ی کوتاه هم میتونست قسم بخوره که اون صدارو قبلا یجایی شنیده بود ولی کجا؟ صدای آشنایی بود خیلی آشنا و لهجه ی عجیبی که مرد داشت..

" کجا این صدا و لحنشو شنیدم؟ کجا کجااا؟ خنگ جونمیون تو یه خنگی فکر کن این صدا خیلی آشناتر از اونیه که بخوای فراموشش کنی.."

Bathory YixingWhere stories live. Discover now