Bathory Yixing

Real Story About Báthory

داستان اصلی الیزابت باتوری کاملا با چیزی که بین عموم هست فرق داره. میتونین برای اینکه اطلاعات بیشتری پیدا کنین فیلم

" Bathory Countess Of Blood "

رو ببینین.
ارزش دیدن داره و خیلی قشنگه.

اما در اصل بخوام خلاصه ای از واقعیت رو بگم اینه که در اون زمان جنگ بین کاتولیک ها و پروتستان ها بوجود میاد که این اتفاقات توی قلعه کاچتس هم بین خدمتکارا میوفتاد تا حدی که همدیگه رو با چاقو میکشتند و جنازه ها با درشکه ای که مهر سلطنتی باتوری روش بود از قصر خارج میشدند. این باعث میشد تا مردم تهمتهایی که کلیسا و دشمنهای کنتس الیزابت باتوری بهش میزدن رو باور کنن و این به نفع سورزو، دوست همسر کنتس بود.

سورزو همیشه چشمش هم به کنتس هم به اموال و ملکهاش بود. برای همینم کلی حرف برای الیزابت در اورد تا بتونه از قدرتش برکنارش کنه و اموالش رو بدست بیاره. توی این ماجرا هم حتی داماد های کنتس بهش خیانت میکنن و اون هیچکس رو نداشت. پسرش رو ازش میگیرن. طبق اتهاماتی که بهش زده بودن تنها اطرافیانش رو اعدام کردن و خودش رو توی قصرش تا موقع مرگش زندانی کردن..

کلا که ادم خوبی بوده خیلی خیلی خوب و مظلوم ولی حرفهای چرت زیادی پشتش زدن و همینم خیلیها باورش کردن و باعث شد اسمش به عنوان بزرگترین قتل توی گینس ثبت شه با اینکه تموم واقعیت برخلاف این بوده.

اون توی وان پر از گیاه های دارویی به رنگ قرمز حمام میکرده. دفترچه ای داشته که اسم کلی آدم توش نوشته شده بود و میگفتن توی اون اسم قربانی هاش رو نوشته در صورتی که اونها اسم افرادی بوده که معالجشون کرده. عاشق بچه و فرزندانش بوده و در عین حال خیلیم بهش ظلم و خیانت شد..