Message(59)

1.2K 168 41
                                    


‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍دو هفته گذشت

دقیقا قبل روزی که تهیونگ قرار بود تگوکو ببینه  میونگ تگوکو برد ججو

تهیونگ خیلی اعصابش بهم ریخته بود ولی خب بلاخره هرجوری بوده آرومش کردیم

پرستار سورا هم هفته پیش زنگ زد و گفت حال سورا بهتر شده و شاید اصلا به زودی برگرده کره

نارا واقعا ازون موقع خیلی سرحال شده

با مدرسش صحبت کردم گفتن درساشو بخونه اخر سر ازش امتحان میگیرن که برای سال آینده بره مدرسه دیگه

یجورایی زندگی داره شیرین میشه

بدون ترس و استرس و غم

دیروز بلاخره تهیونگ تونست تگوکو ببینه
4نفری رفتیم و کلی خوش گذروندیم هرچند بگذریم ازینکه چقد بعضی فنا رو مخ بودن

دیروز خیلی بهمون خوش گذشت بعد ازین همه بدبختی این شادی خیلی چسبید

امروز قراره ام وی جدید ساعت 10:30 صبح منتشر شه

امیدوارم فنا ناراحت نشن از بودنم

.
.

~چه یوناااا چه یوووننن.. ام ویو دیدی؟؟؟

=آرههههه عررررر چرا انقد جذابب بودددد اون دختره بچ چرا دست تهیونگ اوپا رو گرفت

~یااا اون فقط یه بچس

+بی تی اس کامبک داده؟

=آره.. واییی اینبار عالی بووود

-بچه هااا برین تو اسپاتیفای

~چیشده مگه؟؟؟

-یه صدا دیگه هم هست تازه.. تازه میگه وی وِر ٱنلی سِوِن.. سِوِن؟؟؟؟؟؟؟؟

+گفتی سون؟؟؟؟؟

آهنگو پلی کرد.. قلبم تند میزد.. جونگ کوک هنوز زندس؟؟ مطمئنم این صدای جونگ کوکه.. صدای خرگوش کوچولو

-این دیگه کیه؟ اونی چرا داری گریه میکنی؟

+این.. جونگ کوکه..

.
.
.

خیلی از فنا متوجه نشدن اون منم ولی اونا که متوجه شدن تقریبا همه خوشحال بودن و این منو خوشحال تر میکرد

این کامبک بدجور ترکونده بود و تو همین مدت کوتاه خیلی رکوردا رو شکونده بود و خب یجورایی حال اعضا بخصوص تهیونگ خوب شده بود

تنها مسئله مهم الان ما نارا بود

اون از تنهایی داشت افسرده میشد

تنها کسی که جز من و تهیونگ داشت کیهیون بود.. اون نیاز به یه همجنس داشت

واقعا نمیدونم باید براش چیکار کنم ولی بدجور براش نگرانم

My Turn! [VKOOK] Where stories live. Discover now