یک هفته بعد از اون پیام، جیمین توی یه شب برفی درحالی که کنار آدم برفیای که درست کرده بودیم توی پارک ایستاده بودیم، ازم درخواست کرد که دوستپسرش بشم.
قبول کردم.
جیمین زیر بارش برف شروع به بوسیدنم کرد.
لبهام که بخاطر سرمای هوا بیحس شده بود زیر گرمای لبهاش ذوب شدن.گرمای بوسهای که شروع کرده بودیم به حدی بود که سرمای هوا رو حس نمیکردم.
و تنها شاهد این بوسه، آدمبرفیای بود که زیربارش برف با لبخند به ما خیره شده بود.

ŞİMDİ OKUDUĞUN
Heal Me | ᴊᴍ+ʏɢ
Kısa Hikaye[-کامل شده-] 𝐌𝐢𝐧𝐘𝐨𝐨𝐧 ~طبقهی هفت واحد هفتاد و هفت! خلاصه: یونگی زخم خورده بود. جیمین میخواست زخمهاش رو التیام بده. *** ▪️Name: Heal me ▪️Couple: YoonMin (Jimin🔝) ▪️Gener: Romance, Slice of life, Short story *** ▪October 16th, 2020▪ توجه داش...