part 10 : who are you?

4.4K 669 74
                                    

نوره خورشید روی صورت هاشون افتاده بود و تشکیل لایه ی نازکی از عرق روی بدن های لختشون داده بود ...

دیشب انقدر ته کوچولو خسته شده بود که تو حموم رو شونه های جانگکوک خوابش برد و این جانگکوک بود که مجبور شد اون رو درحالت خوابیده بشوره ....

خیلی جلوی خودش رو میگیرفت تا صورت پف دار و خوابش رو درحالی کف مالیه نبوسه....

اون بچه مثل یه گوله پشمک سفید شیرین و جانگکوک حس میکرد یوقتایی ممکنه از شیرینی و کیوتی اون سکته کنه ....

اما نمیدونست که گاردین(نگهبان ) کوچولوش همیشه مواظبشه هرچند که بچه و کوچیک باشه ...

غلتی تو جاش زد و به صورت فرشته طورش نگاه کرد ...

تمام اجزا رو از زیره نظرش گذروند ، اون پسر یه شاهکار خلقت بود ...

رو چشمای آهوییش مکثی کرد اما با یهو باز شدن اون دوتا گوی جادویی مشکی هول خورد و نفسش بند اومد ، اون همه زیبایی قطعا نمیتونست برای یه ادمیزاد باشه .....

+ سلام صبح بخیر...

بوسه ای خال بینیش گذاشت و بلند شد ...

" من باید برم شرکت و شاید تا عصر هم برنگردم ته ، جین رو میفرستم بیاد پیش..."

+ نه منم باهات میام ..

" تهیونگ نباید وسط حرف ددی بپری "

+ ببخشید... اما منم میام باهات ..

" نمیشه همین که گفتم "

برای چندثانیه به تهیونگه رو تخت نگاه کرد و صحنه ای رو دید که باعث تیر کشیدن قلبش شد ..

پاهاش رو توی دلش جمع کرده بود و اشک هاش روی ملافه سفیده تخت رو نقاشی میکردند ...

سوالی که تو ذهن جانگکوک چرخ میخورد این بود : این پسر این همه اشک رو از کجا میاره ...

" هی ته ..عاه کافیه بیا بغلم "

تهیونگ دست هاش رو باز کرد و خودش رو بی پروا تو بغلش انداخت ....

برای هرثانیه بودن جانگکوک محتاج و نیازمند بود....

+ من دو..دوست دارم جانگکوک لطفا تنهام نزار تو خونه ، اون روز که خونه موندم هوا تاریک بود من کلیده برق رو پ..پیدا نکردم .. ترسیدم اما تو نبودی ....

" فاک ..بیبی چرا زودتر نگفتی بهم، من فکر کردم تو فقط رو مبل خوابیدی و چراغ هارو خاموش کردی ...معذرت میخوام ، دیگه تنهات نمیزارم انجل "

توی کمد درحال گشتن لباس مناسب برای اون پسر بود در حالی که تهیونگ هنوز لخت وایساده بود و اصلا هم حواسش به این موضوع نبود که باسن گرد و صورتیش و عضوه باریک و سفیدش رو تو دید جانگکوک قرار داده ......

The angle of my heart [Completed]Место, где живут истории. Откройте их для себя