نوره خورشید روی صورت هاشون افتاده بود و تشکیل لایه ی نازکی از عرق روی بدن های لختشون داده بود ...
دیشب انقدر ته کوچولو خسته شده بود که تو حموم رو شونه های جانگکوک خوابش برد و این جانگکوک بود که مجبور شد اون رو درحالت خوابیده بشوره ....
خیلی جلوی خودش رو میگیرفت تا صورت پف دار و خوابش رو درحالی کف مالیه نبوسه....
اون بچه مثل یه گوله پشمک سفید شیرین و جانگکوک حس میکرد یوقتایی ممکنه از شیرینی و کیوتی اون سکته کنه ....
اما نمیدونست که گاردین(نگهبان ) کوچولوش همیشه مواظبشه هرچند که بچه و کوچیک باشه ...
غلتی تو جاش زد و به صورت فرشته طورش نگاه کرد ...
تمام اجزا رو از زیره نظرش گذروند ، اون پسر یه شاهکار خلقت بود ...
رو چشمای آهوییش مکثی کرد اما با یهو باز شدن اون دوتا گوی جادویی مشکی هول خورد و نفسش بند اومد ، اون همه زیبایی قطعا نمیتونست برای یه ادمیزاد باشه .....
+ سلام صبح بخیر...
بوسه ای خال بینیش گذاشت و بلند شد ...
" من باید برم شرکت و شاید تا عصر هم برنگردم ته ، جین رو میفرستم بیاد پیش..."
+ نه منم باهات میام ..
" تهیونگ نباید وسط حرف ددی بپری "
+ ببخشید... اما منم میام باهات ..
" نمیشه همین که گفتم "
برای چندثانیه به تهیونگه رو تخت نگاه کرد و صحنه ای رو دید که باعث تیر کشیدن قلبش شد ..
پاهاش رو توی دلش جمع کرده بود و اشک هاش روی ملافه سفیده تخت رو نقاشی میکردند ...
سوالی که تو ذهن جانگکوک چرخ میخورد این بود : این پسر این همه اشک رو از کجا میاره ...
" هی ته ..عاه کافیه بیا بغلم "
تهیونگ دست هاش رو باز کرد و خودش رو بی پروا تو بغلش انداخت ....
برای هرثانیه بودن جانگکوک محتاج و نیازمند بود....
+ من دو..دوست دارم جانگکوک لطفا تنهام نزار تو خونه ، اون روز که خونه موندم هوا تاریک بود من کلیده برق رو پ..پیدا نکردم .. ترسیدم اما تو نبودی ....
" فاک ..بیبی چرا زودتر نگفتی بهم، من فکر کردم تو فقط رو مبل خوابیدی و چراغ هارو خاموش کردی ...معذرت میخوام ، دیگه تنهات نمیزارم انجل "
توی کمد درحال گشتن لباس مناسب برای اون پسر بود در حالی که تهیونگ هنوز لخت وایساده بود و اصلا هم حواسش به این موضوع نبود که باسن گرد و صورتیش و عضوه باریک و سفیدش رو تو دید جانگکوک قرار داده ......
ВЫ ЧИТАЕТЕ
The angle of my heart [Completed]
Фанфикکاپل : kookv ژانر : smut . Romance. Daddy kink . Fantastic خلاصه : تهیونگ فرشته ی طبیعیت یهو یه ماموریت عجیب بهش میخوره اونم اینه که برای محافظت از جونگکوک به زمین بره .. اما تهیونگ میتونه مواظب جونگکوک خشن و افسرده ای باشه که تازه عشقش رو از د...