برگهای رقصنده

معمای کودکی

علاقه من به کیر از سن شانزده سالگی بود. به خود مردها توجهی نمی کردم بلکه کیرشون مورد توجهم بود.

کافی بود یه نگاه کوتاه به برآمدگی شلوارشون بندازم تا خیال بافی هام شروع بشه.

بچه که بودم همیشه این برام معما بود که مردها کیرشون رو دقیقا کدوم ور پاشون میندازن. فکر می کردم کیرشون همیشه سیخه تا اینکه فهمیدم تو حالت عادی خوابیده و کوچولو هست

عاشق این کار بودم که برامدگی ها رو ببینم اونایی که برآمدگی بیشتر داشتن برام تصویری از یه کیر بزرگ میساخت. این بازی و سرگرمی جنسی من بود

دنیای عجیبی داشتم.

وقتی با کاوه آشنا شدم در مورد ادامه دادن رابطه باهاش مردد بودم تا اینکه با دیدن کیر خوش تراش و خوش فرمش تصمیمم برای موندن باهاش قطعی شد

من و کاوه تو یه دانشگاه درس میخونیدیم . خاطرات زیادی از اون دوارن دارم . قبل از آشنایی با کاوه ماجراهایی داشتم. اون وقتا گاهی فیلمای پورن میدیدم . از صحنه ساک زدن کیر مردها خوشم نمیومد و اینو یه جور توهین تلقی می کردم برام قابل هضم نبود که یکی داوطلبانه این کار رو انجام بده. با این حال وقتایی که میخواستم خیار بخورم بی اختیار قبلش میزاشتمش دهنم و زبونمو زیرش میمالیدم و لیس میزدمش...