برگهای رقصنده

ملحق شدن کاوه

کاوه از دیدن این وضعیت ما شوکه شده بود ، حتما صدای ناله هام اونو کشیده بود اتاق ، آب دهنشو قورت داد ، پوزخندی زد و سریع لباساشو دراورد و با دست راستش کیرشو گرفت تو دستش و گفت

- این باور نکردنیه

اشاره ای به کیرش کرد و گفت:

- برای هر دوتون کافیه؟

هانا لباشو لیس زد و گفت:

- دوس داری به ما ملحق بشی؟

کاوه اومد کنار تخت و من آروم تو گوش هانا گفتم تو اول برو سراغش

دیدن لبهای تپل و سکسی هانا که به طرز ماهرانه ای روی کیر کاوه بالا پایین میرفت ، مجذوبم کرده بود

لذت خالص و تمامی تو چهره کاوه می دیدم که مشخص بود به آرزوش رسیده

هانا لبخندی رضایت بخشی زد و گفت

- نوبت تو هس

هانا رو بوسیدم و لبهامو روی نوک کیر کاوه گذاشتم

سرشو برای چند ثانیه ماساژ دادم ، فقط به اندازه ای که دیوونه بشه ، قبل اینکه کاملا کیرشو بکنم تو دهنم ، تخم هاشو نوازش کردم

کاوه ناله هاش شروع شد : "اوه فاک"

کیرشو تماما تو دهنم گذاشتم و فرستادمش تا عمق گلوم ، شروع کرد به تلمبه زدن ، چنان محکم میزد که گاییده شدم

کاوه لبخندی زد و گفت:

-این بهترین روز سفرمون هست ، هانا آماده ای؟

هانا سرشو با لبخند عشوه ای تکون داد ، کاوه کیرشو از دهنم کشید بیرون و هانا رو روی تخت گذاشت و جلوش زانو زد

کاوه شیرجه زد سمت کص هانا و جیغ های کوچک و بلند و نفس نفس بود که از هانا در میومد و با التماس میگفت:

- بیشتر ، سفت تر ، اره اوه اره بخورش...

کاوه اول یه انگشتشو کرد و بعد دو انگشتی مشغول شد

صحنه زیبایی بود دیدن سینه های بزرگ و خوش فرم هانا و منحنی کمر کاوه منو هیجانی تر میکرد

هانا دیگه داشت از حال میرفت ، گفت:

- زبون خیلی هوشمندی داره

کاوه بلند شد و پوزخندی زد و به سمتم اومد و لب گذاشت رو لبام

زبونشو فشار داد تو دهنم و کشید رو زبونم ، مزه تند و شیرین کص هانا رو میتونستم از دهن کاوه بچشم ، کیر عضلانی و بزرگشو تو دستم گرفتم و اون هم ماهرانه نوک سینه هامو نوازش میکرد

به کاوه گفتم دوستمو حسابی بگا

هانا: من کمی تنگم و از فشار و درد جزئی لذت می برم

کاوه با اشتیاق هانا رو داگی کرد و کیرشو فشار داد تو کصش

من هم جوری دراز کشیدم که کصم دقیقا مقابل صورت هانا باشه ، میخواستم صدای ناله هاشو خوب بشنوم و گاییدنشو ببینم

دستمو گذاشتم رو سر هانا

خودش فهمید ماجرا رو و صورتشو چسبوند به کص داغم و مشغول خوردن شد

کاوه تلمبه زدنشو شروع کرده بود و باسن هانا رو سفت گرفته بود و تلمبه هاشو سفت میزد

تا حالا ندیده بودم کاوه اینطور خشن تلمبه بزنه انگار میخواست انتقامشو بگیره

با هر بار تلمبه صورت هانا رو کصم حرکت میخورد و خیس تر میشدم

خیلی خوب لیس میزد و ناله میکرد

صدای ناله بلند هانا رضایت و ارگاسمشو نشون میداد

کاوه دراز کشید و کیرشو تو دستم گرفتم و سعی کردم تنظیمش کنم تا با کص روش بشینم

هانا هم باسن بزرگ و نرمش رو گذاشت رو سینه های کاوه و دقیقا مقابل من قرار گرفت

سانت به سانت که ورود کیرش رو حس می کردم برام شکنجه لذت بخشی بود

سعی کردم کامل سوار کیرش بشم ، خیلی کلفت بود ، بالاخره تمام کیرشو کردم تو کصم و ناله کردم

هانا دست گذاشت رو گردنم و لباشو نزدیک لبام کرد

وقتش بود روی کیر کلفت کاوه بالا پایین بشم ولی خیلی سخت بود و توانایی شو نداشتم بیشتر از یه حدی روش باشم

از نفس افتادم و پهن شدم روی تخت

کاوه هانا رو حالت برعکس انداخت رو من طوری که صورتش رو کصم بود

هانا دهنشو باز کرد و برای کاوه کمی ساک زد، کیرشو از دهنش کشید بیرون و سریع فرو کرد تو کصم ، تلمبه های سفت و محکمشو شروع کرد

هانا هم کصشو انداخته بود رو صورتم ، مجبور بودم براش لیس بزنم و ناله کنم

تلمبه های کاوه سریعتر شده بود و هانا هم گاهی با زبون یا دستش کصمو میمالید و لذت سکس رو دو برابر میکرد

جوری تلمبه میزد که انگار میخواست منو تنبه کنه ، داشتم جر میخوردم زیرش و هی ناله میکردم ، رگباری تلمبه رو ادامه داد تا اینکه جیغ زدم و یهو همه کیرشو فشار داد تو کصم و همه آب کیرشو خالی کرد توم

اتاق تماما بوی شهوت و سکس می داد ، تا حالا همچین تجربه ای نداشتم و برام لذت بخش بود

شاید این اخرین باری بود که همچین تجربه ای برام اتفاق می افتاد ولی خوشحال بودم از این ماجرا

رابطه سه نفری ما تموم شد و اون شب هر سه کنار هم خوابیدم ، کاوه وسطمون بود و ما دو تا هم کنارش ، به نظر چندش و نامعمول بود ولی برام عادی شده بود

نمیخواستم به تهش فکر کنم ، فقط میخواستم تو لذت اون لحظه باشم ، هر وقت به تهش فکر میکردم میرسیدم به غم

ته یه روز خوب ممکنه برسی به شب پراز استرس و فکر و خیال

ته یه خاطره قشنگ ممکنه برسی به یه یادش بخیر

میخواستم فقط از حس و حال الانم لذت ببرم

پس به تهش فکر نکردم و کنار کاوه خوابیدم در حالی که هانا هم کنارش بود