با دارو هایی که پرستارا به خوردش داده بودن هیت سالیانش چند روزی عقب افتاده بود اما هنوزم احساس کرختی و بی حسی داشت
بلند شد و ندیمه ای که مشغول اماده کردنش بود عقب هول داد
-"کافیه.."
-"هنوز ارایشتون نکردم سرورم"
عصبی موهای مرتب شدشو بهم ریخت
-"پس این اشغالایی که دوساعته روی صورتم مالیدی چیه؟؟گمشو بیرون!"
ندیمه مردد به شاهزاده عصبی نگاه کرد و با ورود اجوما از اتاق بیرون رفت
لبه ی تختش نشست و دکمه های بالاییه بلوز فیروزه ای رنگشو باز کرد
اجوما کنارش نشست و دستشو روی موهای نرم شاهزاده کشید
-"هیچکس نمیدونه من چندسال دارم...شما میدونید شاهزاده ی من؟"
گیج به صورت چروکیده و مهربون زن خیره شد
-"از وقتی به خودم اومدم مثل مادرم بودید.."
جلوی شاهزاده روی زمین نشست و دست های پسرو گرفت
ظرفی که توش کرم مخصوص قرار داشت برداشت و کمی از مواد توش روی پوست دست های کوچیک شاهزاده مالید
-"من از وقتی رعا ساخته شد زندم شاهزاده...مایا برای خوب بزرگ کردن شاهزاده ها به من عمر جاوید هدیه داد..اما نتونست جلوی پیر شدنمو بگیره.."
گیج به موهای نقره ای رنگ اجوما نگاه کرد
-"2000 سال؟؟!"
-"درسته..من از زمان تولد اولین شاهزاده ندیمه ی ارشد قصر رعا بودم..."
بعد از تموم شدن کارش دست های پسرو بوسید
-"اما هیچ شاهزاده ای به اندازه ی شما برام عزیز و نبوده.."
-"این هارو برای چی میگین اجوما؟"
-"برای تصمیم هایی که ممکنه بگیرین..همیشه روز عروسیتونو تصور میکردم..این که شاد و خندان از قصر میری اما حالا.."
دستشو روی گونه ی شاهزاده کشید
-"شبیه به مرده هایی تا زنده ها.."
برای نریختن اشک اش پلک زد و بدن لاغر زنو بغل کرد
-"من عاشقشم اجوما...از این ازدواج میترسم..."
-"سخته شاهزاده ی من..اما اون پیرمردای خرفت به فکر منافع خودشونن...چه کاری بجز تن دادن به این ازدواج از دستت برمیاد؟"
ازش جداشد
-"میشه...میشه حداقل همراهم بیاید..همیشه مادرم بودید..."
اجوما لبخندی زد و پیشونیه شاهزادشو بوسید
-" هرچی حوای من دستور بدن"
YOU ARE READING
𝑃𝑎𝑡𝒉𝑤𝑎𝑦|🌓|𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏
Fanfiction~⚚~𝑃𝑎𝑡𝒉𝑤𝑎𝑦 "گذرگاه" 𝑦𝑜𝑜𝑛𝑔𝑖 ⌇ 𝐽𝑖𝑚𝑖𝑛 𝐴𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 , 𝑆𝑚𝑎𝑡 , 𝑤𝒉𝑖𝑐𝒉 , 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 , 𝑓𝑎𝑛𝑡𝑎𝑠𝑦 -"تو عاشق شیطان شدی!" -"تو نمیفهمی عشق چیه هیونگ"