(آخرِ این پارت رو بخونید یه توضیح دادم در مورد اینکه چند پارته اخیر دقیقا چه اتفاقی افتاده)
+فک کنم توهم هم زدم!
امگا همونطور که به بالای سرش خیره شده بود این رو گفت و دوباره گریه اش شدت گرفت
_وقتی نمیتونی ازم دور بمونی چرا راه میوفتی میری؟
تهیونگ در حالی که بال های سیاه رنگش رو بالایِ سرِ جفتش گرفته بود تا خیس نشه به ارومی اینو گفت و کوک خنده ی تلخ و بیحالی کرد
+چرا الان اومدی؟ میخوای اذیتم کنی؟
_این دوتا بالِ سیاه انقد اذیتت میکنن؟
پس برات قطعشون میکنم!
چرا نمیفهمی من هنوزم همونقد عاشقتم؟+چه دروغه قشنگی...
_کوک! دارم جدی صحبت میکنم!
آلفا با عصبانیت اینو گفت ولی با ندیدنِ جوابی از طرفِ امگا اخمی کرد و کوک رو از روی زمین بلند کرد
امگا از حرکتِ یکدفعه ایِ جفتش ترسی خورد و دستاشو دورِ گردنِ الفا حلقه کرد تا نیوفته
تهیونگ همونطور که کوک رو بغل کرده بود از زیرِ درخت بیرون اومد و کمی اونورتر زیرِ باران وایستاد
_حالا میتونی منو ببینی؟ من تهیونگم ! کیم تهیونگ جفتت!
+پس..چرا مثلِ قبل نگاهم نمیکنی؟؟
امگا اینبار با ناراحتی و به ارومی این رو پرسید و الفا چشماشو با حرص بست
_چون تو دیگه منو مثل قبل نمیبینی!
من نمیتونم از خودم دورت کنم چون حس میکنم یچیزیو درونم از دست دادم و جایِ خالیتو حس میکنم مثل همون روزایی که نمیتونستم پیدات کنم و داشتم عذاب میکشیدم!
فک میکنی اگه الان این بدن کاملا دستِ اون شیطان میبود من الان اینجا برات حرفای عاشقانه میزدم ؟!تهیونگ اینبار در حالی که داد میزد این رو گفت و امگا با ترس بهش نگاه کرد
_لوسیفر هیچوقت نمیتونه بدنمو کامل تصرف کنه چون من چیزی دارم که اون هیچوقت نمیتونه داشته باشه ..و اونم قدرتِ عشقه!
من عاشقتم کوک..من عاشقتم..! جدا از غریزه ی درونم من عاشقتم!+اگه عاشقم بودی پس باید جلومو میگرفتی وقتی که میخواستم برم! اگه عاشقم بودی نمیذاشتی عاقبتِ منم مثلِ خودت بشه! عاشق بودی ولی عاشقی نکردی باهام!
_تو هیچی نمیدونی فقط اینو بدون اگر عاشقت نبودم الان اینجا نبودی امگا...
تهیونگ با صدایِ ارومی اینو گفت و کوک بخاطرِ بیحالی و خستگیه بدنش سرشو به شونه ی الفا تکیه داد
+همیشه فقط یه سوال از خودم میپرسیدم..چرا نمیتونیم در ارامش زندگی کنیم؟
_چون چیزی به نامِ عدالت وجود نداره، این دنیا بر پایه ی ظلم بنا شده و عشق فقط میتونه یه مسکن باشه برای درد هایی که تحمل میکنیم!
![](https://img.wattpad.com/cover/265545578-288-k250831.jpg)
YOU ARE READING
𝑤ℎ𝑎𝑡 𝑤𝑖𝑙𝑙 ℎ𝑎𝑝𝑝𝑒𝑛? ❥︎
Werewolfزمانی که هنوز هم زندگی های قبیله ای وجود داشتند و گرگینه ها و خون آشام ها با یک قانون از همدیگر جدا شده بودند، آلفا و امگا ای سلطنتی تاج و تخت دنیای گرگینه ها را بدست گرفته بودند و در این راه باید با وجود تمام مشکلات در کنار همدیگر بمانند و در این ر...