part 20 ; don't leave me

14K 2.3K 317
                                    

- بهتری؟
تهیونگ به نرمی پرسید و مو های جونگکوک رو به عقب هل داد و نوازشش کرد. چند دقیقه‌‌ای میشد که به خونه برگشته بودن و تهیونگ هنوز هم با ناباوری در حال آروم کردن آلفا بود.

جونگکوک دیگه خیلی صحبت نمیکرد و تهیونگ بهش حق هم میداد، آلفای اصیلی که یاد گرفته بود به هیچکس وابسته نباشه حالا درگیر یک پیوند لعنتی شده بود که حتی میتونست منجر به مرگش بشه.

- نمیدونم..
زمزمه‌ی آلفا قلب تهیونگ رو به درد آورد و برای اولین بار بتا بودن خودش رو لعنت کرد. کاش یک آلفا بود، کاش یک امگای ضعیف بود ولی حداقل اون هم میتونست حس های آلفا رو درک کنه.

پیوند سخت کار میکرد، جونگکوک کاملا عاشق شده بود و گرگش تهیونگ رو با یک آلفا یا امگا اشتباه گرفته بود و با روح گرگینه‌ایِ نصف و نیمه‌ش پیوندی رو به‌ وجود آورده بود که حتی تهیونگ نمیتونست حسش کنه. بتا ها اینطوری زندگی میکردن، اون ها به هیچ وجه نمیتونستن حتی قوی ترین پیوند ها رو حس کنن و دلیل قانع کننده‌ای هم داشت؛ بتا ها سیاه لشکر جامعه‌ن! کسانی که تنها نقش دستیار، بادیگارد و یا پادوی ژن های برتر رو دارن.

درست مثل یک پیوند واقعی‌ای که میتونه بین امگا و آلفا ها وجود داشته باشه، جونگکوک هم همون پیوند رو داشت. قضیه بین جفت های عادی اینطوری کار میکنه؛ تنها با یک فاصله‌ی کوچیک و بوجود اومدن غم، قلب هاشون به سختی و با درد میتپه و هر دو طرف متوجه میشن که دارن چه دردی رو به هم تحمیل میکنن و ناچارن که به هم برگردن. اینطور نیست که دیگه هم رو نخوان؛ حتی دعوا های کوچیک هم میتونه همچین اثراتی رو داشته باشه.

این جفت ها با پیوند به شدت قویشون نمیتونن هم رو ترک کنن ولی اگه همچین اتفاقی هم بیافته هر دوشون بدون شک بر اثر حملات قلبی ممکنه نابود بشن و این منجر به مرگشون بشه.

ولی بخش ترسناک ترِ ماجرا اینجاست؛ این تاریک ترین تراژدی برای جفت های اصیل و واقعیه. تراژدی‌ای که بین دنیای گرگ ها خیلی معروفه و هزاران هزار داستان با قلم گرگ ها به تصویر کشیده شده. با مرگ یک طرف از جفت ها قلب فرد دیگه بعد از درد های وحشتناک می‌ایسته و بدون شک مرگ در انتظارشه. معمولا این چیزیه که بازمانده‌ های اون پیوند میخوان؛ زندگی بدون جفت براشون هیچ معنی‌ای نداره و همین غم باعث میشه به عمق عشق بین جفت ها پی برد.

با این حال دنیا همیشه برای خودش استثنا هایی رو نگه میداره که نشون بده بدبخت تر هایی هم وجود دارن! پیوند یک طرفه بین یک آلفا یا امگا و یک بتا!

بتا ها هیج درکی از پیوند ندارن و هر چقدر هم شدید باشه نمیتونن بفهمن که چه بلایی داره سر جفتشون میاد، چون قلبشون نسبت به پیوند کاملا مقاومه! پس زدن پیوند روشیه که بتا ها در پیش گرفتن و همین باعث بقا شده؛ برای همینه که بخش عظیمی از جامعه رو تشکیل میدن! اون ها از عشق و خطر دوری میکنن.

Acrasia || KookVWhere stories live. Discover now