* I'm fucking gone right now
I'm fucking gone right now *The morning ~ The weekend
______________
ناشناس : بیدار شو بیبی بوی .ناشناس : مدرست داره دیر میشه
ناشناس : میبینم که پیاممو دیدیاا
ناشناس : اووو، وقتی چشماتو با خستگی می مالونی خیلی کیوت میشی
زین : فاک آف
ناشناس : منظورت فاک می بود دیگه نه؟؟؟ خیلی خب اگه تو میخوای ، چرا که نه !
زین : نه ، منظورم هیچ فاکی نبود ، فقط تنهام بزار لعنتی .
ناشناس : نمیتونم تنهات بزارم . من فقط نمیخوام پسر خوشگلی مثل تو تنها بمونه
زین : بس کن لعنتی ! لطفا !
ناشناس : نترس ، من نمیخوام بهت آسیبی بزنم .
زین : اگه نمیخوای بهم آسیبی بزنی ، پس چرا من فاکی رو تنها نمیذاری ؟
زین : فقط یه چیز ازت میخوام ... ولم کن !
ناشناس : اما ،تو خیلی زیبایی و من نمیتونم هیچ روزی رو بدون دیدن صورت زیبات و پیام دادن بهت بگذرونم.
_____________
مراقب خودتون باشین
❤️💜💛
YOU ARE READING
UNKNOWN (Z.M) Persian Translate (Completed)
Fanfictionزین : زندگی من عالی بود ، خیلی بهتر از عالی ! اما وقتی که تو شروع به تعقیب کردنم کردی زین : همه چی بهم ریخت زین : همه چی ... زین : اصلا ، تو کی هستی ؟ ناشناس : صدام کن پین Persian translate Cover by @callme_afsoon Translated by : Sun @sunset00q A...