* you're worst fucking nightmare *
______________
زین عقب عقب رفت و زور زد تا با دستاش ناتی بوی رو از خودش دور کنه!
چون در حال حاضر اون پسر کاملا به حریم شخصیش تجاوز کرده بود." بکش کنار "
زین داد زد، اما شهید توجهی نکرد.زین ناله ی آرومیکرد و دوباره شهید رو هل داد که باعث خندیدن مضحک اون پسر شد.
'' فکر کردی سخت بدست میای، نه!؟ حالا میبینی ک کاملا در اشتباهی کوچولو!! "
زین سرش رو تکون داد و به شهید توجهی نکرد، انگشتهاش رو با چندش از جلوی صورتش کنار زد و با تمام توانش شهید رو هل داد تا از دستش فرار کنه.
" اوهه اروم، اروم. تو قرار نیست جایی بری کوچولو "
شهید گفت و مچ دست زین رو گرفت و به سمت خودش کشیدش.زین فریادی زد و کمرش محکم به دیوار بر خورد کرد
و حالا بین دیوار و ناتی بوی گیر افتاده بود." میگم ازم دور شو لعنتی، کجاشو نمیفهمی؟ مگه نمیفهمی چی میگم زبون نفهمِ احمق؟ "
ناتی بوی در جواب زین فقط خندید، سرش رو تکون داد و بدنش و به بدنِ زین فشرد.
زین وقتی دید که شیطان رو به روش کارشو شروع کرده و داره دستش رو روی بازوش میکشه، به خودش پیچید و تکونی به بدنش داد.
چشماش رو بست، ارزو میکرد که ای کاش هیچوقت درخواست دوستی با ناتی بوی رو قبول نمیکرد.
اره اونا با هم سیگار میکشیدن، میخندیدن، و خوب بودن اما فقط تا زمانیکه ناتی بوی به یه بچه ی شرور و نفرت انگیز تبدیل شد که حرف شنوی از هیچکس نداشت!
و بدتر از همه چیز، در حال حاضر، این بود که اطراف اونا پر از آدم بود اما هیچکس به زین کمکی نمیکرد، به زینی که همه شاهد تجاوزِ ناتی بوی به اون و حریم شخصیش بودن.
ادمایی که حتی به خودشون زحمت نمیدادن که یه کمک کوچیک کنن به پسری که تمام وجودش در عذاب بود.
بعضی از اونها بی تفاوت و بعضی هم با نگاهی عجیب از کنارشون گذر میکردند.
و بعضیاشون هم فکر میکردن که اونا یه زوج همجنسگران که دارن دعوا میکنن.
اما اینطور نبود ..." رفیق، تا اونجایی که من شنیدم خیلی ساده گفت که بکشی کنار، اما فکر میکنم که گوشات مشکل دارن! میخوای یه وقت دکتر برات بگیرم؟..... پس چرا وایستادی هنوز؟ مگه نمیگه گمشو کنار؛ کاری نکن جوری بزنمت که به غلط کردن بیوفتی، میدونی که من طوریم نمیشه اما خب تو، قطعا سالم نمیمونی! "
YOU ARE READING
UNKNOWN (Z.M) Persian Translate (Completed)
Fanfictionزین : زندگی من عالی بود ، خیلی بهتر از عالی ! اما وقتی که تو شروع به تعقیب کردنم کردی زین : همه چی بهم ریخت زین : همه چی ... زین : اصلا ، تو کی هستی ؟ ناشناس : صدام کن پین Persian translate Cover by @callme_afsoon Translated by : Sun @sunset00q A...