* I’m not giving up,
Not giving up on you You can say you’ve had enough But I won’t stop calling, *Not giving up ~ amy grant
______________
ناشناس : چرا ناراحتی بیبی بوی؟؟
ناشناس : من دوست ندارم ناراحت ببینمت !
ناشناس : تو باید خوشحال باشی نه ناراحت .
ناشناس : بگو ببینم کی ناراحتت کرده ؟؟ باید یه درس حسابی بهش بدم .
ناشناس : ناراحتیت بخاطر اون پسره ی شیطون فاکی ، شهیده؟
ناشناس : قسم میخورم اگه دلیل گریه کردنت اون پسره باشه ، خودم به زندگیش پایان میدم .
زین : لطفا ، الان حوصله هیچی رو ندارم .
زین : میشه بس کنی ؟؟ برای دهمین باره که ازت میخوام بس کنی .
ناشناس : نه ، ولی اگه بفهمم کی پسر کوچولوی من و به گریه انداخته ...
ناشناس : نمیدونی که چیکارش میکنم !
تو نباید ناراحت باشی ، باشه ؟؟زین : حالا هر چی ..
ناشناس : اینجوری رفتار نکن بیبی بوی ، من تمام تلاشم و میکنم که باهات مهربون باشم !
زین : تو هیچ کمکی بهم نمیکنی
ناشناس : فکر کنم اصلا نمیبینی که دارم سعی میکنم ، میبینی پسر کوچولو ؟؟
ناشناس : ولی من قرار نیست ولت کنم !
________
دوستتون داریم
با عشق از طرف سان و اسرا
❤️💜💛
YOU ARE READING
UNKNOWN (Z.M) Persian Translate (Completed)
Fanfictionزین : زندگی من عالی بود ، خیلی بهتر از عالی ! اما وقتی که تو شروع به تعقیب کردنم کردی زین : همه چی بهم ریخت زین : همه چی ... زین : اصلا ، تو کی هستی ؟ ناشناس : صدام کن پین Persian translate Cover by @callme_afsoon Translated by : Sun @sunset00q A...