* I'm gon' undress you, 2+2
Then we're gonna go 3 and 3 you gon' undress me, Then we're gon' 4 and 4 .. we gon' freak some more, but first *Hotel room ~ Pitbull
صاف کردن گلو
اهم اهم
گلناراتون اماده اس ؟؟________________
_ از حرفی که میزنی مطمئنی پرنسس
زین چشماشو چرخوند و خواست حرفی بزنه که لیام نیشخندی زد و دستشو روی سینه ی زین گذاشت و هل محکمی بهش داد.
زین بخاطر شوکی که بهش وارد شد جیغی کشید ناله ی دردمندی بخاطر برخورد محکمش با دیوار کرد؛ دستی به کمرش کشید و اخمی کرد.
_ هی عوضی آرومم... هنوزم میگم اون کارشو بهتر انج...
اما ادامه حرفش بخاطر نزدیکی یهویی لیام قطع شد. لبش رو گزید و نفس لرزون رو حبس کرد.
خیره به لبای لیام لبش رو لیسید. دستشو روی سینه لیام که بهش چسبیده بود گذاشت.
چشم عسلیِ لیام قدرت نفس کشیدن رو ازش گرفته بود.
_ لی...
بازم بخاطر لمس پوستش توسط لیام حرفش رو نصفه رها کرد و نفس عمیقی کشید. لیام که خیره به چشمای زین گردنش رو لمس میکرد نیشخند زد و هومی گفت. سرشو جلو برد و توی گردن خوشرنگ زین فرو برد.
زین که نفس هاش سنگین و عمیق شده بود با حس لبای لیام روی حساس ترین نقطه ی بدنش، به لباسش چنگی زد و لباش رو روی هم فشرد.
لیام نقطه به نقطه ی گردنش رو بین لباش اسیر میکرد و از صدای نفس های سنگین زین لذت میبرد. لباش رو تکون میداد و سعی در چشیدن تمام بدن زین داشت.
کمی بالا تر رفت پوست چونش رو مکید و هی لباشو حرکت میداد و بالا میرفت تا لبای زین رو ببوسه.
لباشو خیلی اروم روی لبای زین گذاشت. کاملا بی حرکت بود و در آخر مک ریزی به لبش زد.
زین غرق لذت ناخواسته ای بود که لیام بهش میداد.
چشماشو بست و یکم سرشو کج کرد و دستاشو بین موهاش برد، سر لیامو نزدیکتر کشید تا بوسشونو عمیق تر کنه.
حس لبای لیام روی لباش خیلی شیرین و جذاب بود. طوری که الان تحت سلطه اش بود... به وجدش میآورد.
ولی هیچ چیز قرار نبود اینطوری پیش بره. اونا فقط داشتن با هم فیلم میدیدن... و زین از نقش اصلی مرد تعریف کرد و معتقد بود لیام به جذابی اون مرد نیست.
ولی الان... معادلات ذهنش بهم ریخته بود.
لیام لب پایینی زینو گاز گرفت و بین لباش کشید و دستش رو دور کمر زین حلقه کرد و اونو به خودش نزدیک تر کرد؛ کاملا بهم چسبیده بودن.
YOU ARE READING
UNKNOWN (Z.M) Persian Translate (Completed)
Fanfictionزین : زندگی من عالی بود ، خیلی بهتر از عالی ! اما وقتی که تو شروع به تعقیب کردنم کردی زین : همه چی بهم ریخت زین : همه چی ... زین : اصلا ، تو کی هستی ؟ ناشناس : صدام کن پین Persian translate Cover by @callme_afsoon Translated by : Sun @sunset00q A...