دفتر کاملاً ساکت بود و صدایی جز صدای حرکت انگشتهاشون روی کیبورد به گوش نمیرسید. سهون به آرومی پرسید: «حضور جونگین تو مهمونی افتتاح فروشگاه رالف لاورن رو تایید کردی؟»
کیونگسو همونطور که به مانیتور خیره بود و احساس میکرد چشمهاش دارن از حجم ایمیلهایی که باید جوابشون رو میداد تار میشن، گفت: «نه هنوز.» سهون هوم آرومی کرد و کیونگسو گفت: «من الان درخواست DAZED برای مصاحبه رو رد کردم.»
سهون دوباره شروع به تایپ کرد و گفت: «باشه من جواب رالف لاورن رو میدم، تو گوچی رو انجام بده. درمورد شوی میومیو تو هنگکنگ چیزی نگفته؟»
کیونگسو با حواس پرتی جواب داد: «گفت نمیخواد تا هنگکنگ پرواز کنه!» و بعد به ایمیل جدیدی که از قسمت روابط عمومی براش اومده چشم غره رفت. سهون سرش رو به نشونه فهمیدن تکون داد و کیونگسو بعد از خوندن ایمیل جدید گفت: «یه سری کار جدید از طرف وکیلهامون برامون رسیده. میرم از روابط عمومی بگیرمشون.»
«باشه ممنون»، نگاه سهون روی گوشیش و بعد دفتر برنامهریزی روی میزش چرخید و بعد به سمت لپتاپش و در نهایت به سمت تقویم دیواری کشیده شد و گفت: «حالا که داری میری پایین به ویراستارا بگو اون کون لعنتیشون رو تکون بدن. جونگین کمتر از نیم ساعت دیگه میرسه ولی اونا هنوز حتی شروع به چیدن وسایل برای تمرین هم نکردن. اگر بازم دیر کنن جونگین واقعاً عصبانی میشه.»
اوه شت! درسته. تمرین.
کیونگسو کاملاً فراموشش کرده بود. آخرین جمله ایمیلش رو هم نوشت و خیلی سریع دوباره چکش کرد هرچند تو این مدت تقریباً جواب ثابتی به اکثر ایمیلها باید میداد. دکمه ارسال رو فشار داد و آیپدش رو برداشت. صندلیش رو اونقدر محکم به عقب هل داد که نزدیک بود از روش بیفته.
سهون از پشت لپتاپش نگاهی بهش انداخت انگار که داشت فکر میکرد اون دقیقاً چه غلطی داره میکنه اما حرفی نزد. شاید الان وقتی برای تیکه انداختن نداشت، کیونگسو این فکر رو با خودش کرد و با عجله از دفتر بیرون رفت.
مثل همیشه سرشون خیلی شلوغ بود و کار زیادی برای انجام دادن داشتن. کیونگسو آه بلندی کشید و سعی کرد تو ذهنش ترتیب کارهاش رو بچینه- روابط عمومی، دفتر بکهیون، دفتر جونمیون، دفتر کریستال، تماس گرفتن با سولگی و استایلیستها و آماده کردن دفتر جونگین. و برای همه اینها فقط بیست و نه دقیقه وقت داشت.
لبهاش رو روی هم فشار داد و دوباره شروع به راه رفتن کرد. هیچ وقتی برای تلف کردن نداشت.
•𝕿𝖍𝖊 𝕯𝖊𝖛𝖎𝖑 𝖂𝖊𝖆𝖗𝖘 𝕲𝖚𝖈𝖈𝖎•
جونمیون از روی آیپدی که توی دستش بود خوند: «دیور برای مقاله اصلی بعضی از لباسهای کلکسیون تابستونهاشون رو فرستاده و همینطور ولنتینو.»
CITEȘTI
The Devil Wears Gucci
Fanfiction「 ꕥ」┊Author: jongnugget 「 ꕥ」┊Translator: Yasi🌸 「 ꕥ」┊Name: The Devil Wears GUCCI 「 ꕥ」┊Couple: Kaisoo 「 ꕥ」┊Genre: Comedy, Romance, Smut, Fashion au 「 ꕥ」┊Description: از نظر کیونگسو هرلباس گرونتر از ۵۰ دلار اوت کوتوغ به حساب میاومد ولی انگار همکارای...