𝑾𝒉𝒐 𝒘𝒂𝒔 𝒕𝒉𝒊𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈 2

𝑷𝒂𝒓𝒕 7

از بی کاوری گذاشتم ربطی نداره
ول جذابه پدرصگ ಥ_ಥ

-چی شده؟
تهیونگ نگران پرسید

سوهو با دیدن تهیونگ از جاش بلند شد:
-تو کل مدرسه پیچیده کای و جنی با همن

سهون با این حرف اخمی کردو جای سوهو نشست:
-هی بیخیال بعد چند وقت تموم میشه

تهیونگ چشم غره ای رفت:
-هنوز دو روز نشده که اومدیم هاگوارتز

کای با حرص گفت:
-دقیقاااا تازه من از اون دختر که مال ریونکلاوس خوشم نمیاددددددد

لی که تازه به جمعشون اضافه شده بود گفت:
-اصا چطور این خبر پیچید

کیونگ با دیدن لی یه متر پرید هوا:
-یاااا تو چرا عین جن یهو ظاهر میشی

بکهیون با دیدن لی ذوق زده شد:
-توت فرنگیایی که قول دادی کوشن

لی عصبی خندید:
-الان از تو کو....

اما حرفش کامل نشد چون یهو چان پرید وسط حرفش:
-هوی حواست باشه ها

لی چشم غره رفت:
-چندشا باشه باشه

همشون از پارسال میدونستن که بک و چان باهمن اما به خواست خودشون درموردش حرف نزدن اما الان فرق میکرد
لی دوباره به حرف اومد:
-خب چطور این خبر رسید؟

-میگن خود جنی اعلام کرده و دقیقا یکی عین حلقه کای تو دستشه و واسه همین میگن که اینا با همن
صدایی پیچید که از نظر تهیونگ اشنا نبود و بعد هم پسری کنارش ایستاد

تهیونگ برگشت سمتش و پسر مو ابیی دید:
-تو کی هستی؟

سوهو که تازه یادش افتاده بود به حرف اومد:
-اها یکی از دوستای جدیدمونه اسمش....
سوهو مکث کرد:
-خب خودت بگو

پسر لبخندی زد:
-مین سوکم، کیم مین سوک و خب بیشتر به شیومین معروفم

تهیونگ لبخندی زد:
-خوشبختم منم تهیونگم

کای که انگار اروم تر شده بود رو به شیومین گفت:
-چن کجاس؟

شیومین یقشو مرتب کرد:
-با اقای لی رفت تا کمکش کنه
تهیونگ دوباره شکاک نگاه کرد:
-یاااا چن دیگه کیه

بکهیون پرید روی کمر تهیونگ:
-اونم عضو جدید اکیپمونه بعدا که اومد باهاش اشنا میشی

تهیونگ برا اینکه بک رو نندازه دستش رو روی رون پاش گذاشت و نگهش داد:
-فقط من جزوتون گریفیندوری هستم نه؟

چان تک خنده ای کرد:
-متاسفانه بله

موقع ناهار هیچکس جونگکوک رو ندیده بود و این باعث ترس جیمین شده بود
البته به لطف تهیونگ عصبی هم شد چون تهیونگ گفت "تو صاحب جونگکوک نیستی انقدر شبیه برادرای بزرگتر نباش"