های تئودورم یا همون ویکتور...
نویسنده فیک کی فکرشو میکرد
ام اول از همه ممنون بابت اینکه تا الان فیکم رو دنبال کردید، کامنت گذاشتید و ووت دادید.
باعث شدید برای ادامش انرژی بگیرم و کامنتاتون انرژی مثبت بود.
فکر میکنم گفته بود که من از فروردین سال 1400 شروع کردم به نوشتنش و... شهریور تمومش کردم ولی تو این مدت شدید بهش وابسته شدم.
یه جورایی با توجه به کامنت هاتون و دنبال کردن فیکم بهم این باور رو دادید که فیک جالبه و ارزش خوندن رو داشته و من بخاطر علاقم به چیزای تخیلی بدجور عاشق فیکم شدم. حتی بعدش ادامش دادم و یه جاهایی رو طولانی کردم تا دلتنگی خودم رفع شه و فیک ساده و مسخره تموم نشه.
و اره همونطور که گفتم این وسط من تئوری های فیلم هری پاتر رو دیدم و اصلا تصوراتم نابود شد.
ممکنه خیلیا ندیده باشید ولی حالا کسایی که میگم متوجه میشن.
تئوری هاش این بود که خانواده دوم هری پاتر در اصل خانواده اصلیشن ولی هری فکر میکنه خانواده اصلی داره.
هری مشکل روانی داره بخاطر همین خانوادش میبرمش تیمارستان.
و با توجه به یه سری راز های هاگوارتز نشون میده که هاگوارتز در اصل همون تیمارستانه.
و ولدمورت هم خود هری یا به اصلاح بیماریشه که هری شکستش میده.
حتی یه قسمتی هم دامبلدور میگه: اینا ساخته ذهن توعه
و...
من وقتی اینو خوندم به فکرم رسید اینطوری کنم چون اصلا فیکم قبل از خوندن این تئوریا پایان مشخصی نداشت.
و اره بازم سر پایانش فکر کردم فیکم خیلی خیلی زیاد چرته و الانم یه همچین فکری میکنم.
واسه کسایی که ممکنه بعد از خوندن پارت اخر بفهمن فیکم مسخره بوده متاسفم که وقتتون رو صرفش کردید و ممنونم که حمایت کردید💜
و همینطور بقیه ممنونم ازتون💜
میتونید پی دی اف و تیزرای فیک رو از کانال تلگرامم بردارید:
Taekook20kj
و در اخر اینکه دارم فیک جدید مینویسم وقتی قرار شد اپ شه توی این بوک بهتون اطلاع میدم.
ممنون بابت این چند وقت💜دوستون دارم💜
خدافظ🙂💜
-تئودور
CZYTASZ
𝑾𝒉𝒐 𝒘𝒂𝒔 𝒕𝒉𝒊𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈 2
Fanfictionکی فکرشو میکرد فصل دوم! کاپل: تهکوک کاپل فرعی: نامجین،یونمین، چانبک،سکای،شیوچن ژانر: مدرسه ای، رمنس، فانتزی، فیکشن، هری پاتری نویسنده: تئودور فصل دوم پایان یافته✅ زندگی پر خطری بود و هست! کسی اسیب میبینه؟ کسی میمیره؟ این زندگی از همون اول هم مشکوک...
