هایی
یهویی اومدم شرمندهمن دو سال پیش این فیک رو نوشتم و بعد اپ کردم
بدون اینکه ویرایشش کنم
و کلی هم خوندنشمن بعد دو سال بالاخره شروع کردم به ویرایش کردن هر دو فصل و سه چهار هفته ای طول کشید
از همتون معذرت میخوام که انقدر اشتباه توی کلمات و جملات داشت😂😭
و ممنون که با این وجود دوسش داشتید و دنبالش کردید
و معذرت میخوام اگه اذیتتون کرد چون به شخصه من فیکی که پره غلط باشه رو به سختی میتونم بخونمبه هرحال من هردو فصل رو ویرایش کردم و امیدوارم چیزی جا نمونده باشه
اگه بود خوشحال میشم بگید تا درستش کنمو در اخر ممنون که انقدر حمایت کردید و کلی ووت و نظر دادید که نتونستم همشو بخونم و جواب بدم
و در اخر بازم معذرت میخوام
الان که کلی تو نوشتن پیشرفت کردم میبینم چقدر باید با جزئیات بیشتری نوشته میشددر اخر ممنون ازتون همتون امیدوارم دوسش داشته باشید
YOU ARE READING
𝑾𝒉𝒐 𝒘𝒂𝒔 𝒕𝒉𝒊𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈 2
Fanfictionکی فکرشو میکرد فصل دوم! کاپل: تهکوک کاپل فرعی: نامجین،یونمین، چانبک،سکای،شیوچن ژانر: مدرسه ای، رمنس، فانتزی، فیکشن، هری پاتری نویسنده: تئودور فصل دوم پایان یافته✅ زندگی پر خطری بود و هست! کسی اسیب میبینه؟ کسی میمیره؟ این زندگی از همون اول هم مشکوک...