نقشه هاگوارتز
باحاله گفتم بزارمشامشونو خوردن و هرکدوم از گروها با مبصرشون سمت خوابگاه خودشون رفتن
سال دومیا پشت سال اولیا میرفتن که کمک کنن کسی جا نمونهبا ورودشون به خوابگاه جونگکوک دست تهیونگو گرفتو نگهش داشت
بقیه متوجه اون دو نفر نشدنو رفتن توی اتاق خوابتقریبا سالن گریفیندور خالی شد و جونگکوکم دقیقا همینو میخواست
-چیکارم داری همه رفتن!
تهیونگ برای بار هزارم از جونگکوک سوال پرسیدجونگکوک که مطمئن شد کسی نیس تهیونگو محکم کوبید به دیوار:
-اون طلسم فاکیتو از روم بردارتهیونگ با شنیدن این حرف اخم کرد:
-کدوم طلسم؟جونگکوک پوزخندی زد:
-میخوای بازی کنی نه؟
بعد از حرفش زانوشو لای پای تهیونگ گذاشتو فشار کمی به عضوش اورد:
-میدونی که منم تو بازی کردن نفر دومی ندارمانگشتشو روی خط فک تهیونگ کشیدو ادامه داد:
-یا طلسمتو برمیداری یا باختنتو تماشا میکنی
و بعد از حرفش مشت نسبتا محکمی کوبوند تو صورت تهیونگتهیونگ که واقعا نمیدونست داره از کدوم طلسم حرف میزنه دستشو گذاشت روی صورتشو از درد نالید:
-واقعا نمیدونم درمورد چی حرف میزنی-خفه شو
جونگکوک شمرده شمرده حرف زد و بعد از حرفش راه افتاد سمت اتاق خوابتهیونگ لبشو با زبون خیس کردو به رفتن جونگکوک نگاه کرد
مشت جونگکوک از نظر تهیونگ زیاد محکم نبود اما بازم یه طرف صورتش از درد داغ شده بود و داشت رو به کبودی میرفتهمینطور غرغر میکردو از پله ها بالا رفت اما وسط پله ها متوقف شد:
-اخیش همه حرصای پارسالو سرش خالی کردم
-اما خیلی محکم زدم حتما دردش گرفته برم معذرت خواهی کنمخواست دوباره بره پایین اما باز وایساد:
-اون وقت سومین بار میشه که ازش معذرت خواهی میکنی اونم فکر میکنه مریضی که اول میزنیش بعد معذرت خواهی میکنی بیخیال همین یه دونه مشت فعلا براش کافیهاز پله ها بالا رفتو وارد اتاق خودشون شد، بقیه لباساشونو عوض کرده بودنو مشغول صحبت بودن
جونگکوکم رفت سمت کمدش چون میدونست از قبل همه چی چیده شده
لباس خوابشو برداشتو پشت به بقیه لباسشو عوض کردوقتی رو تخت نشست تهیونگ با اخم وارد اتاق شدو پشت سرش درو بست
بقیه با دیدن اخم تهیونگ یکم ترسیدن:
-ته خوبی؟تهیونگ سمت نامجون برگشتو جوابشو داد:
-هوم
نامجون هم سری تکون داد:
-خوبهجونگکوک زیر چشمی درحال دید زدن تهیونگ بودو وقتیم که لباسشو دراورد اصلا روشو اون ور نکرد "بیخیال پسر پارسال که مراقبش بودی بدنشو دیدی این دیگه چیزی نیس"
STAI LEGGENDO
𝑾𝒉𝒐 𝒘𝒂𝒔 𝒕𝒉𝒊𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈 2
Fanfictionکی فکرشو میکرد فصل دوم! کاپل: تهکوک کاپل فرعی: نامجین،یونمین، چانبک،سکای،شیوچن ژانر: مدرسه ای، رمنس، فانتزی، فیکشن، هری پاتری نویسنده: تئودور فصل دوم پایان یافته✅ زندگی پر خطری بود و هست! کسی اسیب میبینه؟ کسی میمیره؟ این زندگی از همون اول هم مشکوک...