Moonbyul pov:
کلیدو تو دستش گرفت و دره خونه ـو باز کرد.وارد شد و درو با لگد پشت سرش بست.خونه تقریبا تو دود خفه شده بود!! صورتشو جمع کرد و سرفه زد.
کیفشو روی شونش جا به جا کرد و بدون توجه به جک که گوشه خونه،روی کاناپه داغونش نشسته بود و از لیوان بزرگ تو دستش الکل میخورد به طرف اشپزخونه رفت
نگاهی به قفسه نودل ها انداخت و یکیشون با طعم مرغو برداشت.بی حوصله توشو با اب پر کرد و چنگالی از قفسه ها برداشت.برگشت و به طرف اتاقش راه افتاد.قبل از وارد شدن به اتاق صدای جک و شنید
+استراحت کن.ساعت پنج باید بری یه چیزی برام بگیری
چشم هاشو تو کاسه چرخوند و به چهار چوب در تکیه زد
-نمیتونم،پروندم هنوز بازه بهتره حالا حالا ها اونطرف پیدام نشه،این دفعه واقعا منو میگیرن
+اگه گرفتنت خودم کارامو میکنم
خندید:این حجم از علاقه به دخترت خیلیه ها
+بیول غرغر نکن
-من غر نمیزنم.فقط نمیرم جایی!!
فریاد زد و وارد اتاقش شد.درو بست و همونطور که غرغر میکرد ظرف نودل و روی میز گذاشت،کیفشو روی زمین پرت کرد و بعد از دراواردن سوییشرت و کفش هاش روی تخت افتاد.
+اگه گرفتنت چجور در رفتی؟
صدای جک بهش رسید.هوفی کشید و فریاد زد:دلشون برام سوخت!!
+برای تو سوخت؟؟یا مسیح چه عجیب!!
-خفه شو
غرید و به پهلو چرخید.با احساس لرزشی تو جیب پشتیه شلوارش ، موبایلشو بیرون اوارد.
"+بیول کجایی؟"
بی حوصله تایپ کرد":بجز خونه کجا میتونم باشم؟!"
"+خب پس بیا اینجا"
لبخندی زد و کش و قوصی به بدنش داد.تایپ کرد:"دارم میام!!"
نشست و ظرف نودلو از میز برداشت تا قبل از رفتن به خوشگذرونی با دوست هاش یه چیزی بخوره و شکمشو پر کنه.
○○○
-خب؟
پوکر پرسید و روی صندلی نشست.هاسا عینکشو روی بینیش جا به جا کرد و گفت:دیشب اصلا نتونستم بخوابم!جدی میگم..میترسم
-بیخیال انگار چی شده
یونگسان بهش اخم کرد:این یه مسئله مهمه!نباید به شوخی گرفت
شونهای بالا انداخت و زانوهاشو به صندلی تکیه زد،پاکت ابمیوه رو برداشت و نی و بین لب هاش گذاشت
+نباید به پلیس گزارش بدیم؟
هاسا پرسید.یونگسان سرشو به نشونه منفی تکون داد،خندید و گفت:اگه به پلیس خبر بدی منو میگیرن خب!!
YOU ARE READING
𝖳𝗁𝖾 𝗌𝗍𝗈𝗋𝗒 𝗈𝖿 𝖺𝖽𝖽𝗒'𝗌 𝖽𝖾𝖺𝗍𝗁
Fanfiction" ادی خودکشی کرده بود... حداقل این چیزی بود که بقیه میدونستن !! اما یک نفر سعی داشت خرابکاری کنه..اون شروع کرد به پر کردن سایت مدرسه از نوشتههایی که یونگسان ، بیول ، هئین و هاسارو مظنون به قتل ادی میکرد! و حالا وقت کشف کردنِ حقیقتِ مرگِ ادیـه !! "...