Part ⌗9

81 12 14
                                    

Day 1 - 5Nov 6:38 Pm
Yongsun pov:

گازی به شکلاتش زد و برگه ای که هاسا برای چک کردن بهش داده بود و نگاه کرد.قرار بود هر کدوم چندتا از برگه هارو بررسی کنن و اطلاعات مهمشو به بقیه بگن

شکلاتو قورت داد و به بیول نگاه کرد که سرشو تا ته تو برگه فرو کرده بود.لبشو گزید...بعد از اتفاقی که افتاده بود اصلا احساس خوبی نداشت

البته هر ده دقیقه یکبار بیول بخاطره بلایی که سره پایین تنش اومده بود به یونگسان فحش میداد!!

با دیدن عنوان برگه اخم هاشو تو هم کشید.اون جواب پزشکی ادی بود.شکلاتو روی میز گزاشت و با دقت نوشته های چاپ شده ـو خوند

اونجا مشخصات اد‌ی‌ ـو نوشته بود

"اسم:ادی مکالی
قد:160 cm
وزن:-"

یونگسان بقیه رو نخوند.اون اینارو میدونست!! دنبال یه چیز جدید بود

با خوندن بند دوم چشم هاش گشاد شد‌.

"گزارش پزشک:جای انگشت روی گردن ، رد بجا مونده از طناب
علت مرگ:خفگی"

و با خودکار قرمز جلوی کلمه خفگی "خودکشی" نوشته بودن.اخمی کرد و بقیه برگه رو خوند،که شامل صحبت های پزشک میشد.اونجا نوشته بود که روی گردنش هیچ اثر انگشتی وجود نداشته..در صورتی که جای خوده انگشت بوده!!

برگه رو روی میز کوبید و داد زد:اینو ببینید!!!!

بخاطر فریادش ، تمام کسایی که تو کافه نشسته بودن بهش نگاه کردن.اما یونگسان عجول تر از این بود که بخواد توجه بکنه.هئین پرخاش کرد:چه مرگته؟

-اینو بخون!!!

و برگه رو به طرف هئین هول داد.لحظه بعد چشم های هئین هم مثل خودش گشاد شده بود.برای بیول و هاسا که با تعجب نگاهش میکردن توضیح داد

-اونجا نوشته بجز جای طناب،جای انگشت هم رو گردنش بوده!ولی هیچ اثر انگشتی وجود نداشته!!بخاطر همینه که این پرونده با وجود مشکوک بودنش با اسم خودکشی بسته شده

هاسا برگه هایی که دستش بود و روی میز گزاشت و اخم کرد

+یعنی...یه نفر بعد از اینکه اونو خفه کرده طنابو انداخته دور گردنش که یعنی خودکشی کرده؟

+پس ظاهرا....قاتلمون اثر انگشت نداره

بیول جواب داد.هئین متعجب پرسید:همچین چیزی وجود داره؟

+اره داره

-بخاطر همونه که چیزه دیگه‌ای تو صحنه نبود...اون یارو به هر چیزی هم که دست میزد کسی نمیفهمید!!!

چهار نفر گیج شده همدیگه رو نگاه کردن.بیول خودشو جلو کشید و یکی از پرونده هایی که دستش بود و به بقیه نشون داد

𝖳𝗁𝖾 𝗌𝗍𝗈𝗋𝗒 𝗈𝖿 𝖺𝖽𝖽𝗒'𝗌 𝖽𝖾𝖺𝗍𝗁Where stories live. Discover now