یک سپویل بدم البته مطمئن نیستم بفهمید ولی خب این آخرین قسمتی هست که این کاور رو میزارم🤫
"نویسنده درحال دعا برای اینکه چيزي رو لو نداده باشه با اینکه خودش در جریان هست که اسکل بازی درآورده"😐
لذت ببرید😊
اصلا هم به چيزی که گفتم توجه نکنید😅
.
.
.
.
.
ادامه ی فلش بک
هیونجین p.o.v
دکتر ها دلیله از حال رفتنم رو بر حسب خستگی گذاشتن ولی فقط منو دوستام میدونستیم که به خاطر شکستن ناگهانی و خورد شدن قلبم این اتفاق افتاد.
بعد از یک هفته که جونگین به مدرسه نیومد.خبر رسید که برگشته آمریکا.دقیقا روز بعدش یک فرد ناشناس اومد و بدون هیچ حرفی ماشینم رو بهم تحویل داد و رفت.
اون رفت و من مثل احمقا امید داشتم که شاید برگرده.
(اشتباه نگیرید منظورش جونگینه._.)
-------------------------------------------------------------------------------------------------
فلش بک به اون شب – از دید جونگین
با تمام سرعت میروندم و اهمیتی هم نمیدادم که تصادف کنم.فقط پام رو بیشتر روی پلدال گاز فشار میدادم.
بعد از اینکه به اندازه ی کافی دور شدم.کنار زدم و گذاشتم اشکام سراریز بشن.من خیلی بد بهش آسيب زدم...به خودم آسيب زدم.
اگر .....اگر فقط اون نبود،می تونستم با عشق به اون بوسه ادامه بدم و با لبخند اعتراف خيلی رکش رو قبول کنم.ولی همه اینا وقتی امکان داشت که اون وجود نداشته باشه.
بعد از یک ساعت،حالا آروم شده بودم و باید به خونه برمیگشتم،اون نباید شک کنه.البته اگر تا الان خبر اعتراف هیونجین به گوشش نرسیده باشه.اون...اون همه جا هست و من از این می ترسم.
من هیونجین رو رد کردم پس قطعا اتفاقی براش نمیوفته.....قطعا نمیوفته.
نیم ساعت بعد
به خونه رسیدم از ماشین پیاده شدم و به سمت در رفتم.
می خواستم کلید خونه رو دربیارم که با جیب های خالیم مواجه شدم.لعنتی به شانسم فرستادم.اگر مامان ، بابا یا جئون این وضعم رو میدیدن قطعا فردا نمی تونستم از اتاقمم یه قدم هم به تنهایی بیرون بردارم.
تصمیم گرفتم از چاقو کوچیکم که همیشه همراهم هست،استفاده کنم تا اومدم به قفل تماسش بدم یک دفعه ای جئون در رو باز کرد و من با بهت بهش خیره شدم.
YOU ARE READING
Enemy Love
Romanceخلاصه: این داستان در دنیا ی امگاورس اتفاق میفته ولی کمی فرق داره در این دنیا امگا ها تقریبا هم سطح آلفا ها هستن و مقام نسبتا برابری دارن و خب در داستان بیشتر توضیح خواهد شد دو خاندان قدرتمند یانگ و هوانگ(خب راستش این دو خانواده دقیقا برعکس هم هستن ی...