*با خجالت وارد ميشود.
- اهم.اهم.سلام!!
ریدر های گرامی که دو ماه منتظر مونده بودن:چه عجب تشریف فرما شدید؟- اممم..خبب من راستشو بخوایِ...
ریدر های گرامی: خفه!! اول بگو قسمت بعد کی اپ میشه؟
- خب اون.. راستش من اول باید وانشات(Precious Prince) رو تموم کنم که حدود یکی تا دو قسمتش مونده و بعد میشینم قسمت جدید رو برای شما اپ می کنم.
ریدر های گرامی:جااااان!!! تو دو ماه نبودی و الان میای به ما میگی که تو این دو ماه یک کلمه هم نوشتی؟!!داشتی چه غلطی می کردیییی؟؟؟؟؟
- آرام باشید الان توضیح میدم!!آرام! خوبه! خب! من راستشو بخواید مهاجرت کردم و تا الان داشتم توی مدرسه ی جدید و اینا جا میوفتادم و وقت نکردم چیزی بنویسم! عذر می خوام! ولی دارم وانشات رو می نویسم. نگران نباشید به زودی اپ اِنِمی دوباره شروع میشه و ممنون که با من مدارا میکنید!
(یک نگاه به صورت های وات د فاک ریدر های گرامی میندازم و لبخند می زنم)
- خب من دیگه باید برم. با تشکر از مدارا کردنتون با من( تاظیم می کند) من تا یکشنبه قسمت جدید وانشات رو اپ می کنم و....
خدانگهدار
* و از محل بازجویی جیم می زند.
قیافه ی ریدر ها:
YOU ARE READING
Enemy Love
Romanceخلاصه: این داستان در دنیا ی امگاورس اتفاق میفته ولی کمی فرق داره در این دنیا امگا ها تقریبا هم سطح آلفا ها هستن و مقام نسبتا برابری دارن و خب در داستان بیشتر توضیح خواهد شد دو خاندان قدرتمند یانگ و هوانگ(خب راستش این دو خانواده دقیقا برعکس هم هستن ی...