بزرگترین نعمت بودا!

46 14 2
                                    

Mew :

یادت میاد یه روزی برای دعا رفتیم معبد؟

راهب گفت برای سپاس گزاری از بودا بشینید چیزهایی که بهتون داده شده رو بشمرید و بابتش از بودای بزرگ شکر گزاری کنید...

نشستم و تمامی نعمتهای بودا رو ردیف کردم جلوم و تو برگه نوشتم...

اول ماماجی...دوم بابا...سوم جوم ...چهارم کارم، درسم و طرفدارهام...بعد اسم تو رو تا هزار بار تو کاغذ نوشتم... همه جا پر شد از گالف...گالف...گالف...تو بزرگترین، عزیزترین و بهترین هدیه و نعمتی بودی که بودا میتونست با دستهای خودش کادوپیچ کنه و بده به من...
بابت حضور تو تو زندگیم هرچقدر قربون صدقه بودا برم کمه...بابت عشقت که هر روز بیشتر از روز قبل منو کیش و مات می‌کنه باید تا سالهای سال که نه تا آخر عمر مدیون بودا باشم...بابت حس تو که مثل حس منه هم باید تا آخر عمر فدای بودا شم...

گالفی؟ عشق من؟ دوست داشتنت به زندگیم انگیزه میده...که صبح وقتی چشمهامو باز کنم، حوصله از تخت پا شدن رو داشته باشم...عشقت نفس میده...اشتیاق میده برای تحمل این زندگی سخت...

دوست دارم...بیا تا ابد و تا زندگی بعدیمون برای هم بمونیم و کنار هم مو سفید کنیم...

تولدت مبارک نعمت بزرگ بودا برای من!

سافتها، وانشات ها و هورنی جاتOnde histórias criam vida. Descubra agora