داخل اتاق بزرگ و مجللی نشسته بودند و منتظر اون مرد بودند.
اوضاعشون داغون بود.موهای بلندجویی توهم گره خورده بود و به نظر میرسید چاره ای جز کوتاه کردنشون نداره.
صورت جیمین پر از زخم های ریز بود.
کوک کاملا له شده دیده میشد.
چند مدتی میشد که حموم نرفته و موهای چربش واقعا برق میزد!وضعیت سانا و جین بهتر بود،تنها چیزی که تو ذوق میزد زخمای ریز رو دست و پاهاشون بود.بعد از رسیدن اون هلیکوپترها به سرعت سوارش شدند و به اینجا انتقال پیدا کردند.
از کره ی جنوبی فقط سئول بود که تو امنیت بود و اونها به اونجا اومده بودند و در حال حاضر تو ساختمون بسیار بزرگی که میگفتند مرکز اصلی سازمانه منتظر مونده بودند تا بفهمند قراره چه سرنوشتی داشته باشند.کوک واقعا کلافه شده بود.چربی صورت و بدنش داشت حالش رو بهم میزد.واقعا از وضعیتش راضی نبود.
در باز شد و مرد قد بلندی وارد اتاق شد.
چیزی که توجه جین رو تو لحظه ی ورود جلب کرد،چشمای کشیده و خمار مرد بود.
چهره ی مرد مهربون و قابل اطمینان دیده میشد.
کوک و بقیه از صندلی بلند شدند و تعظیم کوتاهی به مرد کردند.همون کسی بود که به کمکشون اومده بود یا بهتر بود بگم
اون صدایی که تو اون لحظه انگار از بهشت شنیدند!مرد تعظیم متقابلی کرد و بهشون اشاره کرد تا بنشینند.بعد خودش به سمت صندلی و میز بزرگی که متعلق به خودش بود رفت.
-از اینکه اینجا میبینمتون خوشحالم.
من کیم نامجون هستم از سازمان کمکی SDG.وقتی با سازمان تماس گرفتید،واقعا باعث تعجب ما بود،میدونید چرا؟
از اونجایی که این سازمان برای کمک به بازماندگان شکل گرفت نباید برای ما تعجب اور باشه اما تصور نمیکردیم از این جهنم کسی بتونه جون سالم به در ببره.میتونید کمی درباره اوضاع اونجا توضیح بدید؟جین جواب داد:
-اونجا به معنای واقعی کلمه جهنم بود!هیچ آدم زنده ای به چشمت نمیخورد...تا چشم کار میکرد هیولا میدیدی.حتی فکر به اون فاجعه هم باعث میشه...
نامجون حرفش روکامل کرد درحالی که به صورت جین زل زده بود:
-ادم مطمئن بشه که آخرالزمان شده.درسته؟
جین سرش روتکون داد.
نامجون ادامه داد:
-تا قبل ازاین مطمئن نبودیم ولی وظیفه ما کمک به دیگرانه. سازمان قراره نیروهای زیادی برای کمک به مردم بفرسته.
سانا با ترس پرسید:
-سئول در امانه؟
نامجون با اطمینان سری تکون داد:
-ما از خیلی وقت پیش منتظر همچین روزی بودیم برای همین با امادگی کامل از شهر دفاع کردیم.با تماس به بقیه کشورها متوجه شدیم اونها هم درحال پاکسازی کشور هستند اما کار سختی خواهد بود.
YOU ARE READING
Kill or die
Fanfiction+اخبار مهم. ویروس ناشناخته ای به سرعت درحال شیوع هست و باعث وحشت مردم جهان شده. افراد مبتلا رفتارهای وحشیانه ای دارند و کاملا خلق و خوقی حیوانی گرفته اند.از شما درخواست میکنم.... صدای جیغ بلندی از تلوزیون پخش شد. فرار کنید،فرار کنید،اونا حمله کردن! ...