در آن سوی سرزمین پهناور , در انبوهی از درختان سبز
آلفاهایی زندگی میکردند که بعد ها تنها جرمشان زیبایی شان شد
آلفایی که اسیر شهوت و هوس اشراف زادگانی شد که غرق در ثروت و لذت بودند , لذتی که برای آلفا مملو از درد بود ....دردی لذت بخش
لذتی که جسمش را ارضا میکرد و روحش را خراش میداد , خراش هایی سرشار از خون و درد ...
در میان جویباری خنک و کوه هایی برافروخته
مردمانی خوشنود و خوشحال زیر سایه مردی زندگی میکردند
آلفایی که سیمای زیبای چهره اش , افتخاری در زندگی اش بود .
شادی مرمانش را با شهوت اشراف زادگان تامین میکرد و جسمش را با زیبا رویانی که هرشب در بسترش بودند ارضا میکرد .
با تجارتی که میکرد , آه های زیادی را در پشتش داشت , هم آه لذت و و هم آه درد و نفرین...اما تمام این ها به ثروتی که اندوخته بود میارزید .
آلفاهایی که با برده شدن , تبدیل به وسیله ای برای ارضای جسم و ثروتی برای دیگری میشدند ....
اما.....هوس را میشد به عشق تبدیل کرد ??
درد را میشد به لذت تبدیل کرد ??
راز نگفته را میشد بیان کرد ??________________
به زودی .......
YOU ARE READING
♧هوس♧
Fanfiction💫lust زیبایی , هم میتواند لذت بخش باشد و هم دردناک لذت , هم باعث خوشنودی است و هم عذاب آور درد , تنها درد است که درد باقی میماند با همراهی شیائو ژان و وانگ ییبو 👬 داستانی از جنس : امگاورس , درام , عاشقانه , اسمات🖋