Jimin's Fate

2K 260 47
                                    


🖐🏻 سرنوشت جیمین 🖐🏻

Oops! Bu görüntü içerik kurallarımıza uymuyor. Yayımlamaya devam etmek için görüntüyü kaldırmayı ya da başka bir görüntü yüklemeyi deneyin.

🖐🏻 سرنوشت جیمین 🖐🏻

کف دستاشو رو میز گذاشت و خم شد

+ ما اون حروم زاده ای که همکارتون رو به قتل رسوند پیدا میکنیم پس نمیخوام حرکت اضافه از کسی ببینم ...

فرمانداره کچل زندان جدیدشون گفت و از در خارج شد ، هیونجین لبش و رو هم فشار داد و از جاش بلند شد ، چشمای قرمزش بیانگر عصبانیت و طوفانی بود که قرار بود راه بندازه

_ امشب ساعت ده دوربین های راهرو اصلی و هواخوری نباید چیزی ضبط کنن ! درب تمام سلول های بند سوم باید باز باشن ، با خودتون اسلحه بیارین ، باتوم الکتریکی ، زره ، کلاه خود  هرچیزی ...

دقیقا جایی که چند ثانیه پیش فرماندار اونجا بود ایستاد و دستاشو توی سینش جمع کرد

_ اگر نمیخواین دخالت کنین ،‌ بهتره برگردین خونه چون امشب قراره بفهمم کی سونگمین من و کشت ...

همهمه داخل حیاط توجهش و جلب کرد ، جلوتر رفت و کنار هان ایستاد

+ چه خبره ؟

_ نشنیدی ؟ قراره به هوسوک ازادی مشروط بدن ، فقط شبا رو برمیگرده زندان میخوابه

جیمین اوه متعجبی از دهنش خارج‌ شد و‌ جلو تر رفت و از بین جمعیت رد شد ، بازوی هوسوک گرفت و کنار گوشش لب زد

_ باید حرف بزنیم ...
+ میخوای خوشحالیمو ازم بگیری نه ؟

هوسوک با چشمای ریز شده گفت و لبخند درخشان و فیکش و تحویل جیمین داد

_ دقیقا ، یونگ چی ؟

هوسوک پوزخند زد و ابروشو بالا انداخت

+ یونگ ؟ یونگی آدم کشته ... من حداقل میتونم پیش مادر و خواهرم باشم و شبا برگردم همینجا ، یونگی کارش شبا ام حل میشه

هرچند به گفته خودش اطمینان نداشت ، میدونست مین یونگی الان چه وضعیت افتضاحی داره و به روی خودش نمیاره ، به قول خودش یونگی با هوسوک شارژ‌ میشد

جیمین افکار هوسوک با جملش بهم زد

_ حالا میفهمم چینی ها چرا انقدر نظرشون بهت جلب شده
+ شاید اگر حقیقت و به فرماندار بگم...

weaknessHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin