𝑮𝒐𝒐𝒅𝒃𝒚𝒆 𝒎𝒚 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍

𝑮𝒐𝒐𝒅𝒃𝒚𝒆 𝒎𝒚 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍 (part2)

Hyunjin
√سلام.
*سلام شما؟
√ایمیلتو از بابام گرفتم من فیلیکسم توهم باید هوانگ هیچنجین باشی درسته؟
یکم فک کردم.
فیلیکس؟اون کیه دیگه؟
زدم تو اینترنت چشمام از تعجب زد بیرون.
پارک فیلیکس پسر رئیس شرکت دارو سازی؟ولی اون براچی به من پیام داده؟
باباش براچی ایمیل منو بش داده؟
رفتمتو ایمیلام.
√هی تو عادته سین بزنی جواب ندی؟
*نه فقط نشناخته بودمت.
√عا مگه میشه منو نشناسی من به این سرشناسی.
استیکر پوکر براش فرستادم.
*اعتماد به نفس نیس که اعتماد به سقفه‌.
√یه سئوال ازت دارم هوانگ هیونجین.
*هوم.
√تو چرا نمیخوای دیده‌شی؟
*متوجه منظورت نمیشم.
√آخه‌عکسی ازت تو اینترنت پیدا نکردم‌شنیدم صاحب بزرگ ترین شرکت طراحیه لباسی.
*آره هستم خب نمیخوام کسی منو ببینه چون حوصله ندارم هی بهم‌پی ام بدن.
√اوووو معلومه از این بی حوصله هایی.
*آره خب تقریبا.
*ولی خب از حق نگذریم توهم خیلی خوشگلو کیوتی.
√یاااااا من کیوت نیستم خودت کیوتی.
پشت گوشی تک خنده ای کردم و استیکر خنده فرستادم.
*تو منو ندیدی که.
√نخنددد ولی خب به هرحال کیوتی.
لبخندی پشت گوشی زدم.پسر جالبی بود دوس داشتم آشناشم باهاش ولی میترسیدم عین بقیه ظربه بزنه بم.
√هی هیونجین.
تعجب کرده بودم که انقدر زد بام گرم گرفته بود.
*هوم.
√من یه عکس میدم توام یه عکس بده.
*باشه اول تو بفرس.
√باشه.

√بیا.
چند ثانیه به اون چشمای کیوتش خیره شدم بعد به لباش و‌بعد به کل صورتش.
√من ببینمت میگیرم جرت میدم که سین میزنی جواب نمیدی.
*یااااا
*ولی تو زیادی کیوتی.
√خودتیییییی.
خندم گرفته بود حرص دادنشو دوس داشتم.
*نه تویی.
√فعلا بیخیال عکس بفرس.
*نچ‌تو خماریه دیدن من بمون.
√هی حساب نیس من فرستادم.
√بیا اینجااا.
√ایشششش آخرش باید عکس بفرستی من میخوام ببینمتتتت.

_________________________________________

{اینم پارت دوم^^}
فیلیکس وارد ماجرا شد.
کم کم داستان هیجانی میشه حیح حیح حیح.
به نظرتون هیون عکس میفرسته برا فیلیکس؟
نظر و‌حمایت یادتون نره^^