𝑮𝒐𝒐𝒅𝒃𝒚𝒆 𝒎𝒚 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍 (part7)

262 55 2
                                    

Felix

تو اتاق جو ساکتی در پی بود.
باصدای هیونجین سکوت اتاق شکسته شد.با صدای بم که معلوم بود بعد چند دیقه که میخواد حرف بزنه شروع کرد حرف زدن.
*خب....اومدی همین طور تو دفترم ساکت بشینی.
گلومو صاف مردم چ به چشمای مشکیش نگا کردم.
√اهم....عام راستش نه میخواستم حیقتا ببینمت و یه چیزی بت بگم.
پوزخندی زد.
*خب الان منو دیدی فضولیت خوابید جوجه؟
با حالت اعتراض گفتم.
√یاااا من جوجه نیستم خودت جوجه ای.
دسی تو موهاش کشید و از رو صندلیش پاشد‌.
دسشو تو جیبش گذاشت و با قدمای آروم اما سنگین شروع کرد به سمتم اومدن.
از استرس آب دهنمو قورت داد و خودمو تو صندلی فرو کردم‌.
دسمو رو دستگیره صندلی گذاشتم و از استرس فشار دادم.
هیکلش نسبتا چهار شونه بود و قد بلندی داشت میتونستم قسم بخورم که واقعا بی نظیر بود.
یه نیش خندی به چهره ام که استرس داخلش مج زد و اومد سمتم.
نزدیکم شد و یه دسشو به صندلی که تکیه داده بودم گذاشت.
با نیشخند نگام میکرد.اون موهای مشکیه بلندش،لباش،چشماش و کل صورتش بی نقص بود.
صورتشو نزدیکم اورد گرمای نفسش رو به صورتم حس میکردم.
آرامش بخش بود با چشمای عسلیم نگاش کردم و سرمو اون ور کردم یهو.
با صدای بم آروم در گوشم زم زمه کرد.
*دیگه بم نگی جوجه ها جوجه طلایی.
رفت عقب و برگشت سرجاش.
حس کردم قلبم میخواد از جاش در بیاد.نفسمو آروم بیرون دادم و درس رو صندلی نشستم و سعی کردم حوری وانمود کنم که اتفاقی نیوفتاده.
√باشه بابا بی جنبه داشتم شوخی میکردم.
تک خنده ای کرد.
به خندش لبخندی زدم.
*چی میخواستی بگی بم.
√عام خب راستش....خب نمیدونم چطور بگم..
*چی شده؟
یکم با انگشتام ور رفتم.
√خب بیا دوسای صمیمی هم باشیم.....البته اگه نمیخوای....
با حالت جدیو نسبتا سرد و یه لبخند فیک‌رو لبش بم نگا کرد قیافش جوری بود انگار کسیه که نمیتونه به عشقش برسه.
*مشکلی نیس باشه بیا بهترین دوسای هم باشیم.
لبخندی زدم.
√مرسی.
یه لبخند ریز به لبش اومد.
نمیدونم چرا نمیخندید از نظر من زیبا ترین لبخندو داشت.

.....................
............
.....

شب شده بود منو هیون دلشتیم از زندگیامون حرف میزدیم.
همون طور که داشتیم حرف میزدیم‌همه چی خوب بود.
اما.....اما همه چی تو یه لحظه اتفاق افتاد.فقط یه ثانیه هم طول نکشید که جفتمون بیهوش شدیم.
تنها صدایی که شنیدم صدای یه مرد بود.
-تاوان پس میدی هوانگ هیونجین.

_________________________________________

{هِلووووو من اومدمممم.
یاح یاح گفتم این پارت هیجانیه.
به نظرتون چه اتفاقایی براشون میوفته؟
حیح حیح حیح
خنده شیطانی*
خب لاوام خوشحال میشم کامنت بزارید بوس به کلتون بای بای}

𝑮𝒐𝒐𝒅𝒃𝒚𝒆 𝒎𝒚 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍Место, где живут истории. Откройте их для себя