CH10: Imitator

262 100 21
                                    


با آخرین پوزخند کریستوفر زمانی که مقابل چانگبین نشسته بود، نفس راحتی کشید و به تکیه‌گاه کاناپه چسبید. چیتا تونسته بود باز هم توی اون بازی پیروز بشه و کارت‌های کریستوفر که روی میز قرار گرفته بودن، ترکیب وان پِیر رو به نمایش گذاشته بودن؛ یکی از بدترین ترکیب‌هایی که با استفاده از پنج کارت یک بازیکن می‌تونست شکل بگیره.

ظاهرا کریستوفر در بازی اون شب، اصلا خوش شانس نبود!

چانگبین اما که می‌تونست نگاه کنجکاو سم رو روی خودش احساس کنه، حین جمع کردن ژتون‌ها، پوزخندی زد و عمداً در مقابل بقیه بازیکن‌ها با صدای بلندی گفت:

- رویال فلاش.

ابروهای سم با شنیدن این حرف، به سرعت بالا پریدن. اون عوضی چطور تونسته بود بهترین دست رو توی پوکر تگزاس هولدم اون شب بسازه؟

یادش نمی‌اومد آخرین باری که تونسته چنین دست ارزشمندی توی بازی تشکیل بده، به چه زمانی بر می‌گرده؛ ظاهرا چیتا به همون اندازه‌ای که درموردش می‌گفتن، ماهر بود.

بازیکنِ مقابل چیتا، دستی بین موهای پلاتینه‌اش کشید و بعد از نوشیدن ته مونده مشروب توی لیوانش، از جا بلند شد. لبخندی تحویل چانگبین داد و حین برداشتن کتش از روی صندلی، گفت:

- بازی کودکانه و خوبی بود.

چانگبین پوزخندی زد و به تماشای اون مرد که به سمت سم حرکت کرد، مشغول شد. کریستوفر واقعا از پسرک قد بلند خوشش اومده بود؟!

با ظاهر شدن اون مرد در مقابل سم، پسرک سرش رو بالا آورد و به چهره جذابش خیره شد. دلیلی برای این حسش نداشت، ولی از همون لحظه اول از کریستوفر خوشش نیومده بود و نسبت بهش احساس ناخوشایندی داشت.

- بهت میاد که آنالیزگر خوبی باشی؛ با دقت تماشام کردی؟

اخمی روی پیشونیش نشست و در سکوت، به چهره کریس خیره شد. تا اینکه مرد مقابلش نیشخندی زد و بعد از کم کردن فاصله بینشون، کنار گوشش گفت:

- حتی روحت هم خبر نداره که چیتا داره چیکار می‌کنه، سم.

با شنیدن اسمش از زبون کریستوفر، شوکه شد و بهت زده به مردی که عقب می‌کشید، زل زد. مطمئن بود که چانگبین در طول بازی چیزی درمورد اون یا اسمش نگفته، پس چطور اون رو شناخته بود؟

- بعدا می‌بینمت سم هوانگ.

کریس اما با همون لبخند سابق، نگاهش رو از لب‌های سم گرفت و بعد از اینکه بوسه‌ای روی دست زیباش به جا گذاشت، عقبگرد کرد. کتش رو پوشید و حین قدم برداشتن به سمت خروجی، با صدای بلندی گفت:

- از دیدنت خوشحال شدم لوئیس!

از اون مکان خارج شد و سم رو با سیلی از سوالات تازه که به سمت مغرش هجوم آورده بودن، تنها گذاشت‌؛ سوالاتی از این قبیل که چانگبین قراره با اطلاعاتی که طی اون شب درمورد اون مرد جمع کرده، چیکار کنه یا اینکه اون مرد اصلا کیه؟

『 ESCAPE ROUTE | Changjin 』✓Where stories live. Discover now