_چرا انقد منو نادیده میگیری؟! منو دست کم نگیر!
_بیخیال شو، تو مال این حرفا نیستی.
رقابتی که ناگهانی و سخت شکل میگیره، ولی به مرور زمان به چیز دیگه ای تبدیل میشه و همه چیز رو کاملا تغییر میده..
اول یه عذرخواهی بکنم به شما دوستان واسه این همه تاخیر، برای جبرانش دو تا پارت میزارم😊😊
~~~
لباسمو پوشیده بودم و تو آیینه خودم رو نگاه کردم. دست تو جیب، خودم رو چپ و راست کردم و وقتی از همه چی راضی شدم ، دل از آیینه کشیدم. رفتم طبقه پایین تا با یه سری از مهمونای بابا احوالپرسی کنم. همشون اتو کشیده و رسمی بودن. پدر با یکی از همکاراش مشغول صحبت بود که من رو دید و اشاره کرد برم پیشش. همکارش با دیدن من لبخند گشادی زد و ابروهاش رو بالا داد_ میناتو سان! این واقعا ناروتوعه؟! چقد بزرگ شده!! پدر دستش رو روی شونم گذاشت و با لبخند گفت_ عاا عاخه آخرین باری که شما دیدینش فقط ۴ سالش بود! اون مرد با خنده دست روی شونه بابام گذاشت_ عاره عاره درسته! بچه ها خیلی زود بزرگ میشن و ما هر سال پیر پاتال تر میشیم. با خنده شیطونی گفتم_ خب بلخره جا باید برای ما جوون ترا باز شه دیگه! و همونجوری که میخندیدم از زیر دست بابا در رفتم و تظاهر کردم غر زدن هاش رو نمیشنوم. تقریبا همون موقعا بود که بچه های کلاس همه با هم رسیدن! با خنده رفتم سمتشون و به خودشون و خانوادشون خوش آمد گفتم. کیبا_ داداش تولدت مبارک و در ضمن اشکالی نداره آکامارو رو با خودم آوردم؟؟ من_ نه اشکال نداره ببرش پیش کوراما با هم خوشحالی ایجاد کنن. شیکامارو دستش رو دور شونم انداخت_ تولدت مبارک مایه سر درد من! بگو بینم واسه کی انقد خوشتیپ کردی هوم؟؟ ساکورا؟؟ با خنده دندون نمام از لای دندونام گفتم_ خفه شو داره میاد-! پشت بندش ساکورا اومد پیشم و بغلم کرد_ تولدت مبارک ناروتووو!! لپام یه کوچولو گل انداخت و آروم بغلش کردم_ هاای هاای ممنونم! در همون حین کیبا سگش رو که دیگه بزرگ شده بود آورد داخل_ خب من میرم آکامارو رو بزارم پیش کوراما... صورت دخترا همین که اسم کوراما رو شنیدن، با برق تو چشماشون سمت کیبا برگشت. اینو_ واایی خیلی وقته ندیدمش ینی چقد بزرگ شده؟؟! ساکورا_ عاخ عاخ دلم تنگ شده واس اینکه دم نرمش رو ناز کنمم!! و همشون همراه کیبا رفتن به اتاق بازی کوراما. مات و مبهوت رفتنشون رو تماشا کردم. زیر لب گفتم_ خوبه دیگه. یه روباه تو شب تولدم از من محبوب تره! شیکامارو خنده بلندی کرد و زد پشتم. همون موقع ساسکه تو در ظاهر شد و اومد تو. با ذوق زیادی لبخند زدم و چشم هام برق زدن. از وقتی اومد عین یه ستاره میدرخشید. استایلش، لباساش، همشون جذابیتشو دو چندان کرده بودن..همیشه انقد جیگر بوده؟ یا امشب اینطوریه؟ ولی خب هر چی که هست..امشب بدجوری خواستنی شده...
Oops! Bu görüntü içerik kurallarımıza uymuyor. Yayımlamaya devam etmek için görüntüyü kaldırmayı ya da başka bir görüntü yüklemeyi deneyin.
استایل ساسکه☝
Oops! Bu görüntü içerik kurallarımıza uymuyor. Yayımlamaya devam etmek için görüntüyü kaldırmayı ya da başka bir görüntü yüklemeyi deneyin.
استایل ناروتو فقط دورس و کتونیاش نارنجین، شلوارش مشکی
