AGAPE[stydia]

7

جلوی خونه لیدیا موتور رو نگه داشت
از موتور پایین اومد، کلاه رو از سرش برداشت و به استایلز داد
دستشو توی جیب هودی استایلز کرد
+بابت دیشب ممنونم و...
مکثی کرد و نفسشو بیرون فرستاد
+بابت اینکه بی اجازه دست به وسایل خونت زدم معذرت...

نگاه استایلز پشت سر لیدیا قفل شده بود

حرفش نصفه موند
چرخید و النا رو دید که با عصبانیت طرفش میومد
+اوه گندش بزنن
زیر لب گفت و خودشو برای غرغر های النا اماده کرد

به اون دو رسید
با انگشت اشاره اول به لیدیا بعد به استایلز اشاره کرد
النا: شما دوتا همین الان بگید کدوم گوری بودین؟

لیدیا از استرس پوست لبشو میکند
الان النا قراره کلی شلوغش کنه
محکم توی پیشونی خودش کوبید

در عوض استایلز با بیخیالی به النا نگاه میکرد
الان که اونو از نزدیک میدید متوجه شباهت های زیادش با لیدیا میشد
البته به جز اخلاقش
فکر نکنم لیدیا تو عمرش عصبی شده باشه معمولا ادم ارومیه

+من خودم همچیو برات میگم استایلز تو میتونی ب...

اینا عصبی موهاشو پشت گوشش داد
النا: اونم باید باشه

+خیله خب النا من خونه استایلز بودم خیالت راحت شد؟

ولی النا قانع نشد
النا: تو که گفتی چیزی بینتون نیست؟

استایلز از گوشه چشمش به لیدیا نگاه کرد
حتی نمیتونست تصور کنه که لیدیا بخواد باهاش وارد رابطه بشه
در واقع منم نمیخواستم با کسی باشم

+چیزی هم بینمون نیست،من رفتم خونشون چون کلید نداشتم بیام خونه

النا ابرو بالا انداخت
النا:با این لباسا کجا رفتی؟

+من...ینی ما رفتیم جنگل همین

النا با چشم های گرد شده به استایلز و لیدیا نگاه کرد
النا: شما دوتا دیوونه شدین؟ اگر یه حیوون وحشی بهتون حمله میکرد چی؟

لیدیا خواست حرف بزنه که استایلز بالاخره گفت: اونجا امنه من سالهاس میرم اونجا

استایلز در ادامه حرفش روبه النا پرسید: شما قیم و سرپرست لیدیا هستین درسته؟

النا به نشونه بله سر تکون داد

_شما یه سرپرست افتضاحین

چشمای لیدیا و النا گرد شدن

_من توی دو هفته فهمیدم این دختر از درون افسردس و فشار روشه ولی شما توی این سالها نفهمیدین ، به عنوان قیم و سرپرست علاوه سلامت جسمی باید حواستون به سلامت روحی هم باشه و شما تو این مورد افتضاحین، الانم دیرم شده با اجازتون باید رفع زحمت کنم...و در ضمن از اشنایی باهات خوش حال شدم النا

لیدیا و النا زبونشون بند اومده بود و حرفی نمیزدن

موتورشو روشن کرد و از اونجا رفت