بلند شد ، توی دستشویی رفت، ابی به صورتش زد و با دستای خیس موهاشو به هم ریخت
صورتشو با حوله خشک میکرد و از دستشویی بیرون اومد
حوله رو روی تخت انداخت
لباسای شب قبلو پوشید و از اتاق بیرون رفت
از پله ها سریع پایین رفت تا قبل از اینکه جاناتان ببینتش از خونه بیرون بزنه
ولی تا به پله اخر رسید جان از اتاقش بیرون اومدجان: بیا صبحونه بخوریم تا اون موقع پسرا ماشینو اماده میکنن برات
دستاشو توی جیب هودیش فرو برد و سمت در خروجی رفت
_تلاشت برای نگه داشتن من اینجا خوب بود ولی باید برم
در رو باز کرد بین در ایستاد
_عا راستی،سیگاراتم عالی بود
در رو بست
سمت ماشین اماده شده جلو خونه رفت
کلید رو از نگهبان گرفت و سوار ماشین شد و از محوطه خونه خارج شد
هنوز چهل دقیقه وقت داشت برای مدرسه،باید لباس هاشو عوض میکرد پس سمت خونه راه افتادبعد خوردن یه صبحانه کوتاه و عوض کردن لباس از خونه بیرون رفت، سمت مدرسه روند
بعد از پارک کردن ماشین، پیاده شدبا دیدن استایلز زیر لب "واو" نسبتا ارومی گفت
رد نگاه النا رو گرفت و استایلز رو دید که از یه ماشین بنز سی کلاس پیاده میشه
النا: نگفته بودی همچین ماشینی هم داره
همینکه نگاهش هنوزم روی استایلز بود گفت: نداره، مال جان عه، پدربزرگش
سریع از ماشین پیاده شد، دوست نداشت بشینه و باز سوالای النا رو جواب بده
خداحافظی کوتاهی کرد و از اونجا دور شدهردو با هم به ورودی مدرسه رسیدن
+هیاستایلز نگاه کوتاهی بهش انداخت و سری تکون داد
و همون نگاه کوتاه کافی بود تا دلش بخاطر زیبا بودن اون دختر آب بشه
موهاش مثل همیشه باز بودن، امروز بر خلاف روز های دیگه رژلبش تیره تر بود
لباس هاش زیبا و متفاوت بودن+بابت دیشب معذرت میخوام
لبشو گاز گرفت و منتظر موند تا واکنش استایلز رو ببینهایستاد
_دیشب تو موتور رو میروندی؟
یه تای ابروشو بالا انداختقیافه وات د فاکی گرفت
+چی؟نه..._اونی که میروند من بودم و اگر موتورمو الان ندارم تقصیر خودمه پس اینقدر معذرت نخواه
همیشه منتفر بود از اینکه یکی مدام معذرت بخواد و لیدیا دقیقا همچین ادمی بود،البته نه همیشه
گاهی اوقات فقط یه دختر زبون دراز پرو بودداخل سالن از هم جدا شدن تا هر کدوم سمت لاکر خودش بره
زنگ استراحت دوم توی حیاط نشسته بود، اون روز الیزا و کاترین رو کمتر از روزای دیگه میدید، نمیدونست سرشون با چی شلوغه
حوصلش سر رفته بود، کتاب و کولشو برداشت و سمت دستشویی های خرابه رفت
قبل از داخل رفتن اسم استایلز رو صدا زد
با قدم های اروم داخل رفت
استایلز رو تنها دید، کنارش رفت و مثل استایلز روی روشویی نشست