بانی هورنی🔞part 24

4.5K 189 50
                                    

جونگکوک

هنوز تو لذت ارگاسم غرق بودم
که دوباره دلم تیر کشید و مقدار زیادی اسلیک
ترشح کردم

دلم می خواست دوباره با دیک تهیونگ به فاک برم

سوراخ رحمم تند تند نبض میزد حس عجیبی داشت

تهیونگ با دیدن این حال من بلندم کرد
و روی پای خودش نشوند

با خجالت به تهیونگ که رو به روم بود نگاه میکردم
که سرم آورد بالا و بوسه کوتاهی به لبام زد

تهیونگ: بیبی تو الان دیگه مال خودمی خجالت از چی میکشی

سرم گذاشتم رو شونه ته بوسه ای رو شونش گذاشتم
کنار گوشش گفتم:

تو یه فاکر فوق العاده ای ته سوراخم دیک کلفت و بلندت می خواد ،گوشش گاز گرفتم و با زبونم لیسیدم

با خنده شیطنت آمیز اومدم عقب و به قیافه شوک زده تهیونگ نگاه کردم گفتم:

ته ته یادش رفته بانی کیوتا زیادی حشری هستند با یه دور راضی نمیشن؟!!!

همونطور که نشسته بودم و به ته نگاه میکردم
دیکش به دست گرفتم اوه فاک
چقدر کلفت دستم بهم نمیاد

شروع کردم با سر دیکش بازی کردن

تهیونگ: نه کیوتی میدونم تولم زیادی آتیش پاره و سکسی هست

بعد باسنم گرفت فشار داد ناله بلندی کردم و خندیدم از لذت عشق و خواستنی که دریافت کردم

تهیونگ : کم دلبری کن توله قشنگم بعد حمله کرد به صورتم همه جام بوسید

باسنم از هم باز کرد و رو دیکش قرار داد

اههااااهههه فااااک

تهیونگ: فاااااک به این سوراخ تنگت مگه تازه این هیولا توش نبوده چرا انقدر تنگی

نمیدونم من فقط الان می خوام با این هیولا به فاک برم
و بعد خودم بلند کردم دوباره نشستم بعد چند بار ورود و خروج دیکش کمی گشاد تر شدم و شروع کردم محکم و سریع سواری گرفتن از تهیونگ

عوووووممم دیکت تا معدم حس میکنم ته

خودم رو دیکش بالا پایین میکردم و پیچ و تاب میدادم
تهیونگ: امگای هورنی خودمی
شروع کرد به بوسیدن لبام همینجور که می بوسید افتاد روم و شروع کرد محکم ضربه زدن

بلند بلند ناله میکردم و این تهیونگ بیشتر سخت میکرد

روی تخت از شدت ضربه جلو و عقب میشدم
و از لذت چشامم به سفیدی رفته بود بالاخره
بعد ۱۵ دقیقه ضربه زدن به ارگاسم رسیدیم.

قبل از اینکه ته کام بشه دیکش درآورد و تو صورتم کام شد .
کامش با شیطنت تو دهنم گذاشتم و خوردم.
و زبونم دور دهنم کشیدم

Everlasting Love•°vkook•°Where stories live. Discover now