جونگکوک
الان دو ساعت مرکز خریدیم
البته کادو یونا رو که همون اول خریدم
اونم چه کادویی!!!در افکار و نقشه های که برای یونا و جیهوپ دیده بودم به سر میبردم که گوشیم زنگ خورد
ای بابا تازه داشتم به جای های خوبش میرسیدم!جونگکوک: خیلی وقت نشناسی جیمین
جیمین: ببخشید یادم نبود در حال مذاکره با ترامپی!
جونگکوک: حالا چیشده ریدی تو افکارم بیانت شیوا کن
جیمین: از کی خردادی شدی رفیق؟
جونگکوک: از موقعی که یونگی گاییدت!
جیمین: نه فکر کنم اینا عوارض دیک ۳۰ سانتی کیم وی تا مخت اثر گذاشته!
جونگکوک: دارندگی و برازندگی نمی خوای زرت بزنی عزیزم؟
جیمین: خواستم بگم جین کیکی درست کرده بود توسط نامجون منهدم شد تو راه کیک هم بخرید
ما اینجا در حال عملیات گریز هستیم .جونگکوک :دلم برا نامجون هیونگ میسوزه
شب سختی قرار بگذرونهجیمین: آره به الهه ماه، ماهم داریم از ترس در میریم
با خنده گفتم: امیدوارم کون تو یکی پاره بشه
جیمین: خیلی بیشعور شدی
جونگکوک:بودم خبر نداشتی حالا هم خداحافظ تهیونگ اومد
داشت خداحافظی میکرد که قطع کردم
تهیونگ : کی بود ؟
جیمین بود گفت کیک هم بگیریم
تهیونگ: حتما نامجون باز خراب کاری کرده!
ته علم غیب داری؟
تهیونگ: نه پشمک فقط بر حسب سابقه حدس زدم
ته من جیش دارم سرویس بهداشتی هست این نزدیک ؟
تهیونگ: نمی تونی نگه داری؟
اگر دو دور به فاک نرفته بودم اره ولی الان جدا فشار روم زیاد
تهیونگ: دستشویی طبقه پایین پاساژ برو منم میرم کیک بگیرم
لبام آویزون کردم چشام مثل گربه شرک کردم و گفتم نه دیگه تو هم بیا منم می خوام تو انتخاب کیک کمک کنم!
تهیونگ: نقطه ضعف منو یاد گرفتیا!!
بدو بریم تا همینجا نخوردمتبا سرعت رفتیم پایین
من رفتم سمت دست شویی امگا ها
تهیونگ هم جلو در منتظر موندسریع خودم تو یکی از دستشویی ها
چپوندم و خلاص کردم
اوه الهه ماه نزدیک بود آبروم برهخودم شستم و تمیز کردم اومدم بیرون
در حال دست شستن بودم که دو تا امگای دختر داشتن در مورد الفام حرف میزدن
YOU ARE READING
Everlasting Love•°vkook•°
Fanfictionاولین فیکم حمایت کنید😉 جیمین: خرگوش احمق چرا انقدر غرغر میکنی باز کی تو پاچت گذاشته عین شتر رم کردی؟! جونگکوک: اولا جوجه زشت اونکه تو پاچش همه چی گیر میکنه تویی دوما اون اسب رم میکنه نه شتر !!.... ... .... امگا های قصه ی ما خاص اگر دوست نداری امگا...