جیمین وسط زمین و هوا انگار معلق شده بود؛ جلوی چشماش سه نفرِ آشنا و همزمان غریبه رو میدید. حتی دستمال کشیدن وجدانش روی چشماش هم فایده ای نداشت!
با محکم گرفته شدن بازوش و فرو رفتن ناخن توی بازوش آخی گفت و چشماش به سمت منبع درد رفتند؛ این جیمین بود که احساس حماقت می کرد و مورد خیانت واقع شده بود پس این لعنتی چه مرگش بود؟
با خم شدنش به زور توسط قلاب شدن دستای منیجر کلاب توی موهاش، جیمین فقط اجازه داد تا حدی سرش خم بشه؛ وجدانش در حالی که با چرخ دستیش جعبه جعبه دستمال کاغذی میورد، مدام بهش یاداوری میکرد که نباید گریه کنه!
+"من واقعا معذرت میخوام آقای جئون! بابت همچین دردسری متاسفیم. لطفا امشب با مهمان ما بودن این اتفاق رو نادیده بگیرید!"
جیمین در حالی که هنوز موهاش توسط انگشتای بی رحم اون عوضی در حال کشیده شدن بودند چشم غره ای زد و موقع بیرون کشیده شدنش فقط بلند شدن یه جفت پای بلند با شلوار اتوخورده و کفشای ورنی دید؛ به هر حال برای جیمین دیگه مهم نبود.
این وضعیت برای جیمین هر چی جلوتر می رفت بدتر میشد و جوری به نظر میرسید که انگار درست شدنش کار محالیه!
با بسته شدن در، سر جیمین به شدت به سمت جلو پرت شد که بدنش هم ناچار به همراهی شد. این همه خشونت فقط برای اینکه اشتباهی جای یکی دیگه اومده بود؟
کامان...جیمین حتی از دور هم مطمئن شد که خودش از اون پسر اصلیه که امشب برای میزبانی استخدام شده بود، خوشگل تره!
جیمین با کشیده شدنش توسط دو غول پیکری که نمیدونست از کجا اومدن به سمت سرنوشتش راهی شد؛ سرنوشتی که این بار صد در صد مطمئن بود خودش نوشتش!
ᕕ(˵•̀෴•́˵)ᕗ
پسر مو بلوندی که با لباسای حریر -بدون پولای توی کمربندش چون الان جاشون توی جیبش بود- و ارایش ملایم و لبای بیرون زده قطعا امشب نباید جایی بین میله های بازداشتگاه اداره پلیس باشه ولی جیمین بود!
وجدانش در حالی که با زنجیر دور دستش ور میرفت مدام صحنه های مختلفی از قطع شدن سر آدم با گیوتین که توی مستندهای قاتل ها با ته دیده بود رو به یادش میاورد؛ صبر کن ببینم...قرار نیست که به خاطر این کار سرش با گیوتین قطع بشه که؟
وجدانش با لباسای سفید سیاه راه راهیش و موهای در هم برهمش با غیض نگاهی بهش انداخت:"در واقع با این بدبختی امیدوارم سرت رو قطع کنن...یااااااااا...ما پولمون کجا بود که الان بخوایم از اینجا دربیایم؟"
BẠN ĐANG ĐỌC
🅼🆁. 🅹🅴🅾🅽? ✓❆
FanfictionＩ ＤＯＮ'Ｔ ＫＮＯＷ ＷＨＡＴ ＴＯ ＳＡＹ....ＰＴ.2 نام و نام خانوادگی📝: مستر جئون؟ (?MR.JEON)🥰 گل سر سبد🌼: کوکمین🐣🐰 با حضور ویژه📸: ته جین🐯🐷 توضیحات تکمیلی📌: داستان از اونجایی که شروع میشه که جیمینِ بدشانس قصه برای مصاحبه با مستر جئونی که نمیدونه کیه یا حتی چ...
