و تامام....
اوکی این اولین باره که دارم سخن پایانی مینویسم و اصلا نمیدونم چی باید بنویسم(´༎ຶ ͜ʖ ༎ຶ ')♡
میخواستم تشکر کنم از همه ی فندوقای عزیزی که این داستان رو برای خوندن انتخاب کردن و ووت و کامنت دادن و صد البته ᑌՏᗴᖇ83258816 که تونستم باهاش اشنا بشم و با کامنتای قشنگش انرژی بگیرم (و صد البته گِلَس گوشیش نباید از یاد بره😅😁)❥❥
در واقع مستر جئون بعد از سالیان سال، اولین فیک میشه گفت بلند من بوده (تعظیم و احترام به نویسندگانی که خیلی خیلی طولانی مینویسنꨄ) چون بیشتر از این نمیتونم ادامه بدم😄 و فقط برای دل خودم پابلیشش کردم و همیچوقت فکر نمیکردم نزدیک 2K بخواد بازدید بخوره(◍•ᴗ•◍)
نمیدونم خوب بود یا نه، انسجام کافی داشت یا نه، و یا حتی تا اخر داستان تونستم که شخصیت ها رو واقعا همونطوری که هستن نشون بدم یا نه ولی خودم ازش راضی بودم❢
چون در واقع شخصیت جیمین تا حد زیادی از روی خودم نوشته شده بود -اره، اره...حتی صحبت کردن با خودشم جزء شه〠- و عمیقا دلم میخواست خوب دربیاد!!این فقط یه فیکشن بود و قصد توهین به هیچکدوم از شخصیتای داستان رو نداشتم پس اگه شخصیتا باعث ناراحتیتون شد عمیقا معذرت میخوام🙇♂️🙇♀️
و در آخر بابت دیر به دیر آپ شدن ها کلی کلی معذرت... زندگیه با تمام پیچ و خماش㋡
همینطور که این بوک تموم شد امیدوارم بقیشون رو هم سریع تر تموم کنم مخصوصا ʜᴀᴢᴇʟɴᴜᴛ ʙʀᴀɪɴʏ که مورد استقبال زیادی قرار گرفته و هم باعث خوشحالی و هم ترسم شدهદᵕ̈૩ببشتر از این وقتتون رو نمیگیرم فقط میگم...
خیلی دوستتون دارم فندوقاᐖ
مراقب خودتون و اینده و سلامتیتون باشینꈍᴗꈍ
تا دردوی دیگر.... بای بای☻☺︎
ESTÁS LEYENDO
🅼🆁. 🅹🅴🅾🅽? ✓❆
FanficI DON'T KNOW WHAT TO SAY....PT.2 نام و نام خانوادگی📝: مستر جئون؟ (?MR.JEON)🥰 گل سر سبد🌼: کوکمین🐣🐰 با حضور ویژه📸: ته جین🐯🐷 توضیحات تکمیلی📌: داستان از اونجایی که شروع میشه که جیمینِ بدشانس قصه برای مصاحبه با مستر جئونی که نمیدونه کیه یا حتی چ...