asmr (yoonmin)

.18.

_باشه جیمین قیافت و اینجوری نکن چند دقیقه دیگه میرم .

هوسوک هیونگ همونطور که با سر و صدا حاضر میشد این جمله رو تقریبا فریاد زد و من دوباره مشغول تنظیم کردن وسایل برای گرفتن ویدیو شدم.

یکم دیگه یونگی هیونگ قرار بود بیاد چون از این به بعد قرار بود بخش ولاگ های روزانه رو به کانالمون اضافه کنیم .

قطعا ولاگ ها قرار بود برای ما یه درامای تخیلی و عاشقانه باشه ولی خب قرار نبود هیچ کس از این ماجرا با خبر بشه .

اونا فقط قراره ما رو مثل معشوقه های عاشق پیشه تماشا کنن و لذت ببرن .

تقریبا هم توی کارمون موفق بودیم ، باید همین طور ادامه بدیم چون هر دومون دست کم داشتیم به خواسته هامون می رسیدیم.

_من دارم میریم جیمینی ، موفق باشی

_ ممنونم هیونگ

صدای صحبت کردن آرومی از پشت در اتاق شنیده میشد به نظر می رسید که هوسوک هیونگ و یونگی هیونگ جلوی در هم و دیده بودن .

اخم کوچیکی بین ابروهام شکل گرفت و با کنجکاوی برای شنیدن حرفهاشون گوشمو به در نیمه باز اتاق نزدیک شدم و فکر کردن به درست و غلط بودن کارم و به بعدا معطوف کردم محض رضای خالق اسمر من فقط نگران بودم .

_نباید اون شب جیمین و با خودت میاوردی

_چیکاره جیمین هستی که دخالت می کنی؟ اون هر کاری دوست داشته باشه می تونه انجام بده به تو هم ربطی نداره.

هوسوک هیونگ بعد از گفتن این حرف یونگی رو از جلوی در کنار زد و از خونه خارج شد .

یونگی از دستش عصبانی شده بود ، این و از مشت کردن دستاش متوجه شدم باید اوضاع رو درست می کردم .

_خوش اومدی هیونگ

با شنیدن صدام نگاه خواب‌آلود و درموندش رو به سمتم چرخوند و صادقانه بخوام بگم به سختی جلوی خودمو گرفتم که به اون صورت پف کرده و کیوت نخندم .

قرار بود با این صورت خواب آلود ویدیو بگیرم؟

یکم ظالمانه بود ولی خب مجبور بودیم به خاطر ولاگ های روزانه صبح ها زودتر از همیشه بیدار بشیم .

_صبح بخیر ، جیمین شی؟ کنجکاوم بدونم این موقع صبح قبل از اینکه خروسا بیدار بشن قراره چه مدل ویدیویی بگیریم هوم؟ میشه بدونم؟

لبخند بزرگی روی صورتم شکل گرفت ، این دقیقا همون وضعیتی بود که می خواستم .

_حالا می تونیم با خروس ها همزاد پنداری کنیم هیونگ

ابروهای یونگی به شکل اخم کیوتی در اومدن و چشمای نیمه بازش حالا بسته تر از قبل به نظر می رسیدن .

به محض بستن در به سمتم اومد و با لحنی شوکه شده پرسید :

_ببینم نکنه قراره من و شبیه خروس کنی ؟