.20.

2.3K 414 125
                                    

جیمین: هیونگ

Miyoon: بله جیمین

جیمین:
داری چیکار می کنی

Miyoon:

الان باور کنم که کنجکاو شدی؟
حالا که حالت سر جاش برگشته بذار برات توضیح بدم .
دارم سعی می کنم زخم روی سرم رو تمیز کنم .
شاید با خودت بگی کدوم زخم؟

Miyoon:

در جواب باید بگم که همون زخمی که تو با فکر های نا به جات روی سرم کاشتی .
چه فکری؟ اینکه من دارم با هم اتاقی ات سکس می کنم
واقعا می خوام بدونم اون لحظه چطور به ذهنت رسید که لیوان و به سمتم پرت کنی؟

جیمین:
من فقط دچار سوء تفاهم شده بودم

Miyoon:

و این سوء تفاهم در حدی بود که تو لیوانو بکوبی توی سرم؟


جیمین: ببخشید🥺

Miyoon: مهم نیست جیمین

جیمین: بریم بیمارستان ؟ شاید مشکل جدی وجود داشته باشه

Miyoon: فکرشم نکن

Miyoon: اینکه به هم اتاقیت حسودی کردی رو اصلاً نمی‌تونم درک کنم واقعاً حرفی برای گفتن نمی‌مونه

جیمین: من بهش حسودی نمی‌کنم هیونگ.
فقط اون لحظه حس کردم برای تو کافی نیستم
که دیگران رو به من ترجیح دادی

Miyoon:

من غیر از تو با کسی سکس
نمی کنم جیمین

جیمین: اوکی پس نظرت راجب اون دختری
که اون شب روی پاهات نشسته بود چیه؟

Miyoon:

نظری راجبش ندارم
فقط می دونم که یه اشتباه بود

جیمین:
منم باهات موافقم هیونگ
این که داری اشتباهت رو قبول می کنی خیلی خوبه

Miyoon: قراره از این به بعد اینجوری باشی؟

جیمین: چطوری؟منظورتو نمی فهمم

Miyoon:

منظورم واضحه
قرار به سرد رفتار کردنت ادامه بدی؟

جیمین: انتظار داری چه جوری باهات رفتار کنم؟
منتظری دوباره ازت خوشم بیاد؟

Miyoon:

خوشت میاد؟از من خوشت میاد؟

جیمین: شاید قبلا
به هر حال
من دارم میرم کافه تریا
خیلی گشنمه
حالا که فهمیدم حالت خوبه
بدون عذاب وجدان می تونم برم ناهار بخورم

asmr (yoonmin)Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon