+نه ولی الان وقتش نیست پسر من
-یول گفتم الااااان
بی طاقت شده بود
-دلت میاد یولی؟
مثل بچه ها مظلوم نگاهش میکرد
-یولیه من
بیبی هورنیه..خیلی زیاد
همینطوری که مظلوم شده بود به عضوش که داشت بزرگتر میشد اشاره کرد
-یول من...خیلی داغ کردم
چان نمیدونست حتی چی به پسر بگه...نمیدونست باید چیکار کنه و از این بلاتکلیفی متنفر بود-پاشو بریم بیرون پسر من
نگاه شیشه ایشو به چان انداخت
-من خستم چان..من..خیلی خستم
حتی نمیدونست چرا یهویی مودش تغییر کرده..اشکاش تو چشماش جمع شده بودنحلقه شدن دستی رو دور خودش احساس کرد و با باز کردن چشماش با تاری تونست متوجه شه اون چانیولشه
البته حتی نیاز نبود چشماشو باز کنه
بکهیون از دیدن چانیول لذت میبرد
نمیتونست انکار کنه که چانیول یکی از زیباترین موجودات خلق شده روی کره زمینهشاید باید یروز به بوم نقاشی قلبش میکشیدش و رو دیوارش تا ابد نصب میکرد اما بکهیون اینو نمیخواست
میخواست چانیول صاحب قلبش باشه
به خواست خودش همه چیزو عوض کنه و از نو بسازتش
خوب میدونست که اعتمادش به این پسر بهش ضربه ای نمیزنه
فقط میخواست خودشو تو آغوشش رها کنه و آروم بگیرهنفسای منظمشون وقتی تو بغل هم بودن به بکهیون آرامش میداد و آرامش باعث میشد گریه کنه
اون کسی نبود که گریه کنه و همین باعث شد بفهمه حتی بدنشم با اون پسر اشناست انگار که تک به تک روحش به اون دوخته و آغشته شده و روحش تو وجود پسر روبه روش در حال غرق شدنهضربان قلبش آروم بود
آرامش تموم جونشو گرفته بود
فکرش گذشت..از پیش اون جین عوضی...جونگ کوک و حتی شیوون و تائو
هیچ کدومشون مثل چانیول نبودن+هیچ کدوم مثل تو نیستن
چانیول از اینهمه تغییدات بکهیون تعجب کرده بود اما تا حدی درکش میکرد
بکهیون هم عادتهای کیوتی داشت
با اینحال..منظور بکهیون چی بود؟-یعنی چی هیچ کدوم مثل من نیستن؟
+ادمایی..که دیدم
خیلی ضعیف در حالی ک تقریبا بغل گوش چان بود گفت
صدای همه و موزیک نمیزاشت کسی متوجه حرفاشون شه و این صرفا از نظر بقیه یه آغوش از روی مستی بود و نه آغوش دو تا پسر ک تقریبا دوست پسر هم حساب میشنسکوت کرد و اجازه داد بکهیون حرفشو ادامه بده
+تائو...شیوون
شروع کرد به کشیدن خطای فرضی روی کت چان
+هیچ کدومشون مثل تو رفتار نمیکنن...
هیچ کدومشون مهربون نبودن
من..من میترسم از رابطهچانیول چشماشو بست..کاش میتونست غم رو از دل اون پسر کوچولو بیرون بکشه و تو جون خودش جاسازش کنه
کاش میتونست تموم بدیای دنیارو تو وجود خودش انبار کنه تا اون پاپی خوشگل رو دیگه هرگز اینجوری با چشمای بارون و اشکای یاقوتی نبینهبکهیون ادامه داد
+میترسیدم زده شم..میترسیدم آسیب ببینم
مشتی ب شونه چانیول زد
+ولی توی بیشعور داری تمام فکرامو عوض میکنی
وحالا
تو چشمای چانیول نگاه کرد
+دلم میخواد تموم زندگیمو تو چشمات بگذرونم

ČTEŠ
My Sunshine
Fanfikce-چال گونت از بوسه ی یه فرشته بوجود اومده +برای همینه که میگم ما تو زندگی قبلی همو ملاقات کردیم کاپل:چانبک/کایهون روز اپ:پنجشنبه ها ژانر:انگست،عاشقانه،کلاسیک(محوریت سال ۱۹۸۰)،تا حدی هم کمدی داره همجنسگرایی!جرمی در سال ۱۹۸۱ کره جنوبی که میتونست...