00:00

23:00

زاویه دیده دانای کل:
پلیس بخش ویژه همینطور که قهوه اش رو میخورد به آرومی پرونده رو ورق میزد.
_خب جان پس گفتی مقتول این پرونده، هیچ ارتباطی با قاتل نداشته درسته؟
+بله قربان. در اصل قاتل صفحه اجتماعی مقتول رو توی فضای مجازی دیده بود و از اون موقع با حساب های جعلی اون رو دنبال میکرد و پیام های مختلف براش میفرستاده. بعد که دیده توسط مقتول نادیده گرفته میشه برای جلب توجه اون براش هدیه های مختلف می‌فرستاده و در قابل اون ها درخواست رابطه به مقتول می‌داده که با جواب منفی اون رو به رو می‌شده.
_ولی اینطور بنظر نمی‌رسه که فقط خواهان رابطه جن.سی بوده باشه چون اگر میخواست چند ماه صرف تعقیب کردنش نمیزاشت و تو اولین فرصت بهش تجا.وز میکرد.
+قربان در واقع قاتل یه رابطه خیالی رو تو ذهنش با مقتول داشته. این از متن پیام ها و کادو هایی که براش میفرستاد واضحه و البته جدا از این یک حس مالکیت قوی هم بوده که عنصر اصلی این قتله.
_پس «اگر مال من نیستی مال هیچکس هم نیستی» هوم؟ به خاطر دیدن پارتنر مقتول توی روز کنسرت ا
عصبانی شد؟
+راستش ما هم همینطور فکر میکردیم قربان ولی مثل اینکه این قتل بی برنامه نبوده چون ما حساب های ایشون رو چک کردیم و از سه روز پیش برای این کار اسلحه تهیه کرده بودن. مثل اینکه مخالفت های مقتول و رفتار های اخیرش، باعث اطمینان اون از نقشه اش شده بود.
_و بعدش هم با یه اسلحه وارد خونه شد به همین راحتی؟
+نه در واقع مادر مقتول، قاتل رو قبلاً هم دیده بود و قاتل با این حرف که همکلاسی بچه شونه وارد خونه شد. مثل اینکه مقتول یک قرار با پارتنرش داشته و مادرش هم فکر میکرد کسی که منتظرشه قاتله برای همین به راحتی به خونه راهش داد. از طرفی قبل از مرگ، مقتول فاصله کمی با قاتل داشته. چون فاصله بدنش انقدر با اسلحه کم بوده که قسمتی از موهاش هم سوزنده. مثل اینکه می‌خواسته قاتل رو دلداری بده و بغلش کنه اما اون با سه گلوله توی سینه اش جواب آغوشش رو داد.
_ و بعد هم جون خودش رو گرفت درسته؟
+بله مثل اینکه برنامه اش قتل_خودکشی بود و درست هم پیش رفت...

*قتل_خودکشی حالتیه که قاتل بعد از کشتن قربانی جون خودش هم میگیره