part 13

183 31 14
                                    

جکسون: حاضری؟
چرین چیزی نگفت و به بیرون خیره شد، مطمئن نبود باید این کارو انجام بده یا نه ولی قبل از این اون خیلی وقت بود که دیگه با اسلحه کار نکرده بود.
جکسون: حاضری یا نه؟
چرین: نمیدونم.
جکسون: نمیدونی؟ احیانا تو همون دختر قوی نبودی که توی باند مینهو کار میکردی و حرفه ای بودی و هیچکس نمیتونست حریفت باشه؟
چرین: نمی‌خوام... انجامش بدم.
جکسون: یعنی من بخاطر هیچی نجاتت دادم؟
قیافه جکسون به ترسناکترین شکل ممکن تغییر کرد و فک چرین رو محکم گرفت و داد زد: همونطوری که نجاتت دادم و باعث شدم زنده بمونی همونطوری هم میتونم بکشمت ابن رو میخوای؟
چرین: ولم کنن... خیلی خب انجامش میدم.
جکسون فک چرین رو ول کرد و چهرش درست شد و گفت: حالا شد دختر خوب... برین حالا.
روبه دختر روباه و رز کرد و گفت: هکرمون از پشت لپ تاب حواسش بهتون هست و دوربین هارو هک میکنه و هروقت خطری دید بهتون میگه و احتما اینکه مینهو با دوستاش بیاد زیاده.
دختر روباه گفت:
Who is his friend's?
"دوستاش کین"
جکسون گفت: مردشطرنجی و ملکه.
دختر. روباه چیزی نگفت و جکسون گفت: برین حالا از خودتون مواظب باشین ماسک هاتون نیفتن مخصوصا تو چرین!
جکسون ماسک رو به صورت چرین زد و گفت: قبل از اینکه برین باید قوانین رو یه بار به چرین بگم.
قانون اول: حواست باید جمع باشه و گند نزنی.
قانون دوم: با بقیه اعضا حرکت میکنی و وقتی دیدی یکیشون توی دردسر افتاد میری به کمکشون.
قانون سوم: به کره ای حرف نمیزنی انگلیسی باید حرف بزنی ولی من حرف زدن رو برات ممنون میکنم چرین نمیخوام هیچکی صدات رو بشنوه گفتم هیچکی و حرف زدن مطلقا ممنوع هست!
قانون چهارم که خیلی مهم هست: نمیزاری کسی صورتت رو ببینه و نمیزاری ماسک رو از صورتت در بیارن!
قانون پنجم: چیزایی تو اینجا یا توی باند حرف میزنیم همشون پیش خودمون می‌مونن و قرار نیست خبر چینی کنین من به دختر روباه و رز یا همون انجل اعتماد دارم ولی تو چرین... اگه دیدم خبری یا حرفی از باند ما بیرون رفته تورو مسئولش میدونم چون افراد باند من چندین ساله که به من کار کردن و اعتمادشون رو بهم نشون دادن و تو هم باید بهم نشون بدی که میشه بهت اعتماد کنم.
و قانون اخر: وقتی کارتون تموم شد بدون معطلی میزنین به چاک و میاین بیرون و البته کسی از این قوانین سرپیچی کرد قراره بد ببینه... موفق باشین.
چربن ماسک رو درست کرد و همراه با بقیه از ماشین پیاده شدن و جکسون به راننده اشاره کرد که برن به یه جای سیاه که ماشینش دیده نشه.
ایرپاد هاشون رو به گوششون انداختن و رز گفت: صدامون رو میشنوی؟
وویونگ از هدفونش رو درست کرد و گفت: نگران نباشین دارم خوب دوربین هارو هک کردن جلوی در ورودی ۴ تا نگهبان هست.
دختر روباه گفت:
"When Minho and his friend's arrive, let us know"
"هروقت مینهو و دوستاش رسیدن بهمون خبر بده"
وویونگ. نگران نباشین از اون یکی لپ تابم دوربین های نزدیک به اون سازمان رو هک کردم و هروقت ماشینشون رو دیدم بهتون خبر میدم.
رز: بزنین بریم تو کارش.
.................................
چانگبین: اوکی... هروقت رسیدین بهم بگین لطفا.
مینهو: ۵ دقیقه دیگه اونجاییم.
چانگبین: اوکی... خانوما و آقایون هکر حرفه ای سئو چانگبین داره وارد عمل میشه.
این رو درحالی که گفت به کراشش جونگین چشمکی زد و هدفونش رو به گوشاش گزاشت.
چان: واقعا مطمئنی ما لازمت نیستیم؟
مینهو از پشت گوشی گفت: نه اوکی هست.
هیونجین که روی صندلی ریلکس کرده بود گفت: بهمون گفت که نیازی به ما نداره کشش ندین و درضمن نگرانش نباشین به رئیس ما هیچی نمیشه، به ما میشه اما ماشالا به اون نمیشه پس ریلکس کنین و بیاین از پاپ کرن خوشمزه ای که درست کردم بخورین و از فیلمی که ۵ دقیقه بعد قراره ببینیم لذت ببرین.
پاپ کرن رو به سمت بقیه دوستاش گرفت و گفت: میخورین.
چانگبین که میخواست از اون پاپ کرن کمی برداره چان پس گردنی بهش زد و گفت: الان وقت خوردن نیست الان اون ساندویچ رو کوفت کردیییی.
چانگبین: گشنمه خوب.
چان: زهرمار غذا مهمه یا رییست؟
چانگبین: معلومه که غذا.
هیونجین خندید و گفت: عزیزم بیا تو هم کمی بخور.
فلیکس: میل ندارم.
هیونجین: تو هم تازگیا هیچی نمیخوریا مثل پوست استخون شدی.
فلیکس: کجا پوست استخون شدم ببین چاق شدم رسما.
هیونجین: بازم رژیم میگیری؟
فلیکس:اوهوم.
هیونجین: کجات چاقهههههه اخهههه؟ خیلی هم قشنگی.
جیسونگ: کجاش لاغره؟ وقتی که با تو نبود هیکلش خوب بود الان نیست رسما از کنترل خارج شده.
هیونجین: باز تو کاری کردی رژیم بگیره.
فلیکس دوستش رو بغل کرد و گفت: دوستم راس میگه خوب فکر کنم باید بازم کات کنم به حالت قبلی برگردم.
هیونجین درحالی که پاپ کرنش رو می‌خورد گفت: اگه جرعتش داری بفرما اون موقع ببین چیکار میکنم.
چانگبین: خیلی خب ساکت حواسم پرت میشه، بریم تو کارش.
...............................
جنی: تو طبقه آخر میبینمتون و اینکه از خودتون مراقب باشین و آسیب نبینین.
مینهو: من و اسییب؟ ههه خیلی خندیدم.
سان: بریم تو کارش.
سه تاشون از هم جدا شدن، چانگبین به زور درحال هک کردن دوربین ها بود نمیدونست مشکل از کجاست که نمیتونست کل دوربین ها رو هک کنه.
چانگبین: از عقبت مواظب باش.
مینهو به عقب برگشت و در یه حرکت آدمایی که میخواستن بهش حمله کنن رو کشت.
مینهو: میرم بالا حواست بهم باشه.
...........................
وویونگ: هرسه تاشون جدا هستن و تو طبقه های جداگانه هستن، دختر روباه مواظب باش به نظر میاد اون دختره میخواد تورو با یه ترفندی گیر بندازه، رز تو هم طبقه بالا نرو چون دوست اون دختره هست و دوطبقه پایین از چرین، مینهو هست.
جکسون همه اینا رو از ایرپادی که خودش انداخته میشنید و گفت: از هکر اونا چه خبر؟
وویونگ: یکی یکی داره هک میکنه ولی اجازه نمیدم همش رو هک کنه.
جکسون: بزار هک کنه.
وویونگ:اما...
جکسون: بزار همشون رو هک کنه، یه نقشه دارم.
وویونگ: هرچی شما بگین.
بیخیال به صندلیش تکیه داد و هیچ کاری نکرد و دوربین ها از دسترستش خارج شدن.
وویونگ: اوکی هروقت بگین بازم حکشون میکنم.
جکسون از ایرپادش گفت: هروقت به طبقه بالا رسیدین بهم خبر بدین.
رزی: فعلا که داریم آدم میکشیم.
جکسون با اومدن فکری به ذهنش ماسک مخصوص سیاه رنگش رو به صورتش انداخت و بعد از ورداشتن اسلحه مورد نظرش گفت: خودم دارم میرم طبقه بالا، هروقت کارتون تموم شد بیاین بالا.
.‌.‌.‌...........................
جیسونگ که از پشت لپ تاب به دوربین ها نگاه میکرد گفت: هی اونایی که ماسک انداختن کین؟
چان: اون دختره روباه هست که فکر کنم میشناسیش، اون دوتا رو نمیدونم ولی مثل اینکه این یکی جدید هست و نمیدونم کیه.
چانگبین: این کیه وارد شد؟
هیونجین: کی؟
چانگبین: اینی که ماسکش سیاه هست.
چان: اونم جدیده.
چانگبین از پشت هدفونش گفت: مینهو یه نفر دیگه وارد ساختمون شد و ماسکش سیاه هست و جدیدم هست که تاحالا ندیدیمش.
هیونجین: یه چیزی بگم؟
چان: بگو.
هیونجین: رنگ موهای اون دختره شبیه رنگ موهای چرین خدا رحمتش کنه هست.
سونگمین:راس میگه، نقره ای هست.
چانگبین: چرین مرده عزیزانم، و رنگ نفره ای فقط ماله چرین نبود که، و درضمن هیکل این رو ببین خیلی لاغر هست چرین کمی چاق بود ایم شبیه استخون هست.
سونگمین: هرچقدر شبیه استخون یاشه ولی عالی داره مبارزه میکنه.
چان: بلاخره به طبقه بالا رفتن.
همینطوری که داشتن تماشا میکردن یهو کنترل دوربین ها از دستشون خارج شد.
هیونجین: چی شدد پس داشتم از تماشا لذت می‌بردم آخه.
چانگبین: یه مشکلی هست... نمیتونم هک کنم‌
چان: چی؟
چانگبین: به قرآن یکی زیرکانه وارد سیستم ها شده.
سونگمین: کدوم خری جرعت کرده؟
چانگبین: نمیدونممم.
جیسونگ: هکر باند روبه رویی نباشه؟
چانگبین: مینهو مراقب باش دوربین ها از دسترسم خارج شدن مراقب باش.
مینهو گفت: دارم میبینم.
چانگبین: چی؟
مینهو: واسه چتد ساعتی ایرپادم رو خاموش میکنم.
چانگبین: چی می...یااااا ایر پادش رو خاموش کرد.
همشون باهم گفتن"چبیییی؟
چان: زود باش این دوربین هارو حک کن زوددد.
.............................
وویونگ: خیلی زرنگ و باهوش هستی اما به زرنگی من نمیتونی برسی دوست قدیمی...سئو چانگبین، رئیس دوربین هارو پس گرفتم خیالت تخت.
جکسون خوبه ای گقت و برگشت به سمت گروهش و گفت: بیاین بریم خودمون رو یه نشون بدیم و از اینجا به چاک بزنیم و یادتون باشه همتون انگلیسی صحبت میکنین به جز چرین که اجازه نداره حرف بزنه اوکی؟
همشون سر تکون دادن و به داخل رفتن.
جنی: پس بگو این روباهی که قرار بود شکارش کنیم عضو یه باند دیگست.
جکسون گفت:
"Start the attack"
"حمله رو شروع کنین"
سری تکون دادن و به سمت اونا حرکت کردن.
مینهو روبه دختر روباه گفت: رئیست رو چرا نیاوردی هان؟ خیلی دوست دارم رییست رو ببینم، همونی که میگفتی باهام مشکل داره و میخواد نابودم کنه.
دختر روباه سر رو تکون داد و گفت:
"He is watching you, he sees you, he is watching you right now, and who knows, maybe he is here, maybe outside, or maybe he is here at all, who knows"
"اون زیر نظرت داره، تورو میبینه همین الانم داره تماشات میکنه و کی میدونه شاید اینجاست شاید بیرون یا شاید اصلا اینجا حضور داره کی میدونه"
مینهو پوزخندش رو خورد و گفت: امروز شکارت میکنم و اون ماسک رو از صورتت در میارم اگه امروزم نتونستم بدون به زودی ماسکت رو درمیارم.
و اسلحش رو درآورد و به سمت دختره حمله کرد، و متوجه نگاه های مخفی چرین کسی که چندین سال براش کار میکرد توجهی نکرد شاید اگه به چشماش نگاه میکرد اون رو می‌شناخت ولی نگاه نکرد.
Vote and comment .♥️












♥️♣️⛓️venomous s2⛓️♥️♣️Where stories live. Discover now