سلاااااام و درود به همگی😍...چهخبرا
من ندا هستم
قبل از توضیحات...باید خدمتتان عارض شم که این کانالی که میبینید برای منو خواهرمه...هم من رمان میزارم هم اجیم...خب...امروز اومدم با یه رمان درام و عاشقونه با کاپل سپ(شوگا و جیهوپ)...
قبل از اینکه شروع کنیم بزارید یچیزی واسه رمان بهتون بگم
احتمالا فیلم اخرین کریسمسو دیدید هرکی دیده بگه...حالا میخواییم ببینیم اگه سپ اینو بازی میکردن چطوری میشد...دوست ندارم همش مث فیلمه باشه و ممکنه بعضی جاهاشو تغییر بدم......سرنگههیو💜💜💜💜💜💜💜
بریم شروع کنیم
YOU ARE READING
last Christmas
Fanfiction°•تمام شده•° *دنبال من میگردی جیهوپ؟ با منبع صدا اطرافمو با تعجب دیدم... *روبروتم سنجاب روبرومو دیدم...خودش بود...با همون هودی بنفش رنگش و شلوار مشکیش...اون چرا...چرا لبخندش انقد تلخه؟چرا اشک تو چشماشه؟