یه پیشی که خون هاشو بردن

10 0 0
                                    

اول صبحی پونیوتونو بردن بهش سوزن زدن و هرچی خون داشتو بردن واسه خودشوننن

الان من دیگه خون ندارم :(

تازه اون خانومه درحالی که یه سوزن اندازه ی کله ی من کرده بود تو دستم خیلی جدی تو چشمام نگاه کرد و ازم پرسید درد نداشت که،درد داشت؟

نمی‌بینی دارم خون گریه میکنمممم؟

بعدش یه چسب زشت واسم روی جای سوزنم زد

و منم عوضش کردم و به جاش از چسب زخم عروسکیام زدم روش که زودتر خوب بشم

My little diaryWhere stories live. Discover now