امروز آخرین روز تابستونه
وای خدای من
جدی جدی آخرین روز تابستونهپونیوتون از دیشب از استرس اولین روز توی مدرسه ی جدید نتونسته درست بخوابه و همش خواب بد میدیده :(
من واقعا آمادگیشو ندارممم توروخدا زیر پتوم قایم بشم و کارای بزرگونه نکنم :(
YOU ARE READING
My little diary
Randomخب امم..هاییی :"✨ داستان از اونجایی شروع شد که من دنبال یه جایی برای تعریف کردن از روزم یا گفتن حرفام یا همچین چیزی میگشتم. و از اونجایی که تقریبا مطمئنم کسی اینو قرار نیست بخونه، واتپدو برای اینکار انتخاب کردم. دلیلیم که دوست ندارم کسی اینارو بخون...
یه پیشی که ممکنه از استرس بمیره
امروز آخرین روز تابستونه
وای خدای من
جدی جدی آخرین روز تابستونهپونیوتون از دیشب از استرس اولین روز توی مدرسه ی جدید نتونسته درست بخوابه و همش خواب بد میدیده :(
من واقعا آمادگیشو ندارممم توروخدا زیر پتوم قایم بشم و کارای بزرگونه نکنم :(