خب فکر کنم هرچقدرم خوشبین باشم و شک نداشته باشم که کسی اینجارو نمیخونه، بازم باید یه درصد احتمال خونده شدنشو در نظر داشته باشم؛ پس فقط یه بیوی کوچولو میدم :"🍭✨
میتونین منو پونیو، پونی یا هرچیزی که دوست داشتین صدا کنین. لیتل، کیتن و یه درصد خیلی کمی اسلیوم.
و بقیه چیزایی که تو تصویر مشخصه.. :"
تقریبا مثل بقیه لیتلا اگه اتفاق شوک کننده یا بدی واسم بیفته، یا با چیزی که ازش میترسم رو به رو شم، یا حتی اینکه چیزای نینی طور و رنگی رنگی ببینم وارد لیتل اسپیس میشم ~✨
سن لیتل اسپیسمم بر اساس اتفاقی که افتادن تغییر میکنه، بیشتر اوقات بین دو تا پنج ساله.
ولی بعضی وقتا ام که میشه گفت کم پیش میاد، بین هفت تا ده ساله و کاملا تو اون مواقع میتونم بخونم یا بنویسم یا کمتر کثیف کاری درست کنم.اممم.. عاشق رنگ انگشتیا و مداد شمعیا و مداد رنگیامم.
غذاهای مورد علاقم چیزای شیرین، یا چیزایی که با خمیر و بدون گوشته، و ناگت و نودل و همچین چیزاییه :"به عروسکا و شیشه شیرا و پستونکام خیلی وابستم و عاشق گاز زدن دندونیممم
از کارتون دیدن، مخصوصا کارتونای باربی، انیمه، انمیشنای معروف و فیلمایی که خیلی خشن نباشنم خوشم میاددد
امم.. فکر کنم دیگه کافیه.. همین دیگه.. این منم ^°^
BINABASA MO ANG
My little diary
Randomخب امم..هاییی :"✨ داستان از اونجایی شروع شد که من دنبال یه جایی برای تعریف کردن از روزم یا گفتن حرفام یا همچین چیزی میگشتم. و از اونجایی که تقریبا مطمئنم کسی اینو قرار نیست بخونه، واتپدو برای اینکار انتخاب کردم. دلیلیم که دوست ندارم کسی اینارو بخون...