گلبرگ من [ ویکوک]
Genre : Hybrid , Mpreg, Romance , Fluff، Dram
کیم تهیونگ که به مافیای دارو معروفه و صاحب یکی از بزرگترین شرکت های داروسازی در کره است، در لابراتوار شرکت رقیب تخلفی رو میبینه. استفاده از یک هایبرید خرگوش بی گناه برای تولید دارو و...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
●●●
یک هفته از آخرین دیدارش با خرگوش میگذشت و خب دلتنگش بود.
سعی کرده بود هر روز حالش و از یونا بپرسه. توی اخرین تماس ها ،یونا بهش گفته بود که حالا میتونه بدون کمک ، راه بره و حالش خیلی بهتره. ولی از طرفی نمیدونست باید بعد از اینکه حالش خوب شد پسر و کجا ببره. اون دختر با پدر و مادرش زندگی میکرد و خب نمیتونست هایبرید و اونجا ببره.
با نگرانی پشت تلفن لب زد
" باور کن خونه ما جای کوکی نیست.. میترسم چیزی بگن ناراحتش کنن" _ با اون طرز فکری که عمو داره همون بهتر خونه شما نباشه . " پسمیگی چیکار کنیم؟" _ بیاین خونه من ، هم تو هم کوک. من و نمیخواد ببینه؟ اشکالی نداره من میرم یه مدت پیش هوسوک می مونم.
مرد دیگه با حرص لب زد
" وات د فاک! به من چه!؟؟ سر من هوار نمیشی ها!"
_ هیششش!
با ساکت کردنش ، دوباره تکرار کرد _ بازم میگم فقط خونه من، اون که جایی و نداره تو هم که نمیتونی ببریش پس فقط خونه من می مونه، اصن خودم میام باهاش صحبت میکنم. موضوع دیگه ای هم هست که باید بهش بگم
●●●
با ورودش به کلینیک، نگاهش و به اطراف چرخوند. با دیدن خرگوش که به طرز کیوتی روی نیمکتی نشسته بود و آبمیوه ای رو که احتمالا یونا براش درست کرده بود مینوشید، بی سروصدا کنارش نشست.
_ سلام
با برگشتن نگاه متعجب پسر روی خودش، ادامه داد _ میدونم نمیخوای منو ببینی ، اما دو تا خبر دارم که باید بهت بگم
در سکوت به نوشيدن آبمیوه اش ادامه داد و به روبرو خیره شد ، مرد با جدیت ادامه داد
_ اول اینکه تا دو سه روز دیگه از کلینیک ترخیص میشی، حق نداری پات و توی اون رستوران کثیف بزاری. تو و یونا میرید به خونه من، اگه با حضور من مشکل داری من دیگه خونه نمیام ، پیش هوسوک میمونم.